خلاصه ماشینی:
الفـ حقوق اختیاری اگرچه نوع دوستی با اجبار حقوقی منافات دارد ولی نافی نظم نیست و به همین جهت سازمان ملل متحد کوشیده است تا بدوت تحمیل کردن الزامات حقوقی چارچوبی برای تلاش دولتها مشخص کند.
دقیقا عدم وجود چنین جامعهای در سطح بینالمللی است که باعث میشود تا حقوق بینالملل اجتماعی به ارادة استوار دولتها وابسته گردد که سازمان ملل متحد میکوشد آن را سازماندهی کند، ولی این حقوق به هر تقدیر محدود خواهد ماند.
حقوق بینالملل توسعه الزامی نیست و تمامی دولتهای جامعة بینالمللی را متعهد نمیکند؛ الزامات ناشی از آن فقط مربوط به دولتهایی است که به طور ارادی قبول تعهد نمودهاند.
حقوق اجتماعی بینالمللی هنوز افق مشخصی ندارد ولی تا به حال چندین متن همچون اعلامیة مجمع عمومی درخصوص پیشرفت و توسعه در زمینة اجتماعی (اعلامیة شمارة 2542 مورخ یازدهم دسامبر 1969 مجمع عمومی سازمان ملل متحد) به این رشته از پژوهشهای حقوقی اختصاص یافته است و روزی فرا خواهد رسید که در سطح جامعة بینالمللی با به عهده گرفتن مشکلات اجتماعی که از چارچوب ملی خارج می شوند، حقوق بینالملل اقتصادی کامل گردد.
سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا باید ثابت کرد که او دارای چنین حقی است تا اینکه بتواند در مقابل جامعة بینالمللی آن را مطالبه کند؟ اگرچنین باشد پس حقوق اجتماعی بینالمللی وارد قلمرو فن حقوقی دیگری خواهد شد که همانا حمایت بینالمللی از حقوق بشر است.
یک حقوق واقعی اجتماعی بینالمللی برای اینکه کاملا مؤثر باشد باید بتواند جامعة بینالمللی را در کل به هم پیوند دهد نه اینکه همانند سیستم ملل متحد فقط دولتهای متعاهد را با یکدیگر مرتبط سازد.