چکیده:
محبّت بدون معرفت به دست نمیآید. همان طوری که اطاعت بدون محبّت امکان پذیر نیست. محبّت محور تعلیم و تربیت است و حق تعالی معیار محبّت را اطاعت از رسول خدا نبی مکرّم اسلام قرار داده است. محبّت حبیب الله و پیروی او، انسان را محبوب خدا میکند. اگر نور معرفت بر دل بتابد، بیدرنگ نسیم محبّت در آن وزیدن آغاز میکند و اگر فرشتگان، با کثرت عبادت خسته نمیشوند، انسانها را نیز چنین تواند بود که انس با عبادت، در پرتو محبّت، برایشان ملال آور نباشد.
در نوع ادعیه شرط اصلی محبّت خدا، پیروی از حبیب او دانسته شده و این امر با گناه و معصیت سازگاری ندارد و محبّ چنین محبوبی از هر رجسی بدور است. رایحه دلپذیر بحث محبّت، خصوصا محبّت الله و اولیاء الله جانهای تشنه را ترنم میبخشد و شهد شیرین او برای هر کس همان است که خود وی در دل دارد. پس اگر بحث محبّت مطرح گردیده با معرفت و اطاعت همراه است و انبیای الهی به اندازه محبوبیتشان مجذوباند و گل سرسبد آنها پیامبر اعظم(ص) است.
There is no love without knowledge just as there can be no partisanship without love. Islam has known education to be founded on love; and God, the exalted, has considered partisanship toward the holey Prophet of Islam as the standard measurement for love. Loving and following the holey Prophet leads to lovely interrelationship with God. As soon as the Divine light of knowledge brightens the heart of man, a breath of love occurs; the one by which man like angles may never feels tired of voluminous worship.
Following God`s beloved causes one to become beloved of God, the fact counted the basic condition for Divine love toward man in all prayers. And surely it is in opposition to every sin and transgression and the lover of such a beloved is clear from every unlawful action and thought. The delightful speech on love, specially the one related to God and His partisans gives life to dead hearths and every lives on what he/she has in his/her hearth from love. If, therefore, the problem of love is given, it is along with knowledge and following and the messengers of God are Divinely attracted in accordance with their own being Divinely loved, and surely the highest in degree is the Greatest Prophet.
خلاصه ماشینی:
این علاقه و محبت که برای تنظیم امور دنیاست، چنان که خدای سبحان فرمود: «و جعل بینکم مودة و رحمة» (روم، 21) حرام نیست، لیکن مانع کمال است، مگر آن که صبغهی دینی داشته باشد، مانند محبت حضرت رسول اکرم(ص) نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و نیز محبت پدر و مادر نسبت به فرزند مؤمن و متعهد خود.
از این رو، خدای سبحان رسول خود را محور و مدرس محبت قرار داد؛ محبت حبیب الله انسان را محبوب خدا میکند؛ زیرا کسی که پیامبر(ص) را دوست میدارد، میکوشد مثل او و متخلق به اخلاق او گردد.
راستی گفتار و کردارش ز حق بر جمله خلق شـاهـد ملـک بقــاء و شـاه الاخراستی آسمان علم و عـرش حکمت و خلق عظیم شمع جمع الجمع و بزم لامکان الاخراستی (دیوان الهی قمشهای) پیامبر اعظم(ص)، محبوب و مجذوب حق تعالی خداوند متعال در سوره آل عمران آیهی31 این اصل مهم را بیان داشته است: «إن کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله»، هر کس میخواهد محبوب خدای سبحان شود، باید تابع حبیب الله باشد.
وظیفهی پیروان مدرس محبت اگر انسان پیرو و مطیع امر و نهی حبیب خدا، رسول اعظم(ص) شد و بر اساس «و ما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا» ( حشر، 7) عمل کرد، احساس وظیفه و رسالت در او پیدا شده و دیگران را به راه هدایت دعوت مینماید؛ همان گونه که حق تعالی از رسولش این گونه حکایت دارد: «هذه سبیلی أدعوا إلی الله علی بصیرة أنا و من اتبعنی و سبحان الله و ما أنا من المشرکین» (یوسف، 180)، یعنی من و پیروانم، مردم را به خدا دعوت میکنیم.