چکیده:
در بررسی مواضع علمای شیعه در قبال حکومتها ، دو عامل تعیین کننده وجود دارد: اولاصل ثابت اعتقادی«غاصب پنداشتنحکومتغیرمعصوم»ودوم مقتضیاتو تحمیل های زمانه که اولی موجب شکاف دائمی میان علما و حکومت ها می گردد و بر اساس دومی، حکومت ها به افزایش تعامل و یا دامن زدن به تقابل ها می پردازند. در اقلیت بودن شیعیان و ترس از ستمگران و تلاش برای اقامة حدود الهی معالامکان ، تقویت حکومت شیعی، تهدیدات خارجی و پدیده ی استعمار، مقابله با عقاید ، مکاتب و مذاهب انحرافی ، عوامل نزدیکی علما به حکومت ها بوده اند و افزایش ظلم و تعدی حکام و نفوذ بیگانگان و تاراج سرمایههای کشور، باعث افزایش نقارها میان علما و حکومت ها گردیده اند که اوج آن در جنبش تحریم تنباکو به عنوان نقطه ی عطفی در تاریخ معاصر ایران قابل مشاهده است.
When studying Shiite scholars’ positions toward states, we find two determinative agents; the fundamental belief in unlawfulness of every government other than that of innocent and interaction or confrontation with regard to limitations and capacities. Shiite minority, fear from tyrants, effort for Divine limitations, strengthening Shiite government, threats from abroad, colonialism and opposing perversions in the fields of religion and morality have led to Shiite closeness to governments. On the other hand, cruel deeds of governors, intervention from abroad and the sack of nation’s properties have caused different degrees of discord between scholars and governments; the fact that its climax can be seen in the movement of tobacco.
خلاصه ماشینی:
علما و حکومت ها درتبیین چرائی مواضع علما، میتوان به یک اصل اساسی و تعیین کننده که همواره تأثیری شگرف در نوع تعامل علما و حکومت داشته است و نیز به چند عامل جنبی که همه آنها ذیل عنوان "مقتضیات زمان" بیان می گردد، اشاره نمود: الف) فقدان مشروعیت در حکومت غیرمعصوم ب) مقتضیات و تحمیل های زمانه فقدان مشروعیت در حکومت غیرمعصوم مطابق فلسفه سیاسی شیعه که در ابتدای اعلان عمومی دعوت پیامبر در جمع خویشاوندان و معرفی علی (ع) به عنوان جانشین خودش شکل گرفت، امر جانشینی پیامبر، یک مسأله انتخابی نیست که به مردم واگذار شده باشد ، بلکه آن چنان که تقریبا تمامی متکلمین و فقهای شیعه امامیه اتفاق نظر دارند، امامت که ریاست عامه مسلمین در امور دینی و دنیایی میباشد، به طریق نصب از جانب خداوند و به واسطه نص خاص پیامبر اکرم (ص) و یا امام معصوم (ع)، تعیین و به مردم اعلام میگردد(جمال زاده،73) و علت این امر، اشتراط عصمت در حاکم(همان) میباشد از آنجایی که عصمت یک امر باطنی بوده و کسی جز خداوند بر آن آگاهی ندارد ، لذا که جز او نیز صلاحیت انتخاب امام بعد از پیامبر (ص) را ندارد(همان).