چکیده:
حماسة عاشورا پس از قرنها، همچنان بر تارک تاریخ میدرخشد و جان تشنة انسانهای حقیقتجو را سیراب میسازد. این تأثیرگذاری شگرف، نشان از ژرفا و ابعاد و زوایای پیدا و پنهان بسیار در این رویداد عظیم دارد. دراینمیان، بعد عاطفی و حماسی این حادثه بیشتر مورد توجه قرار گرفته، گرچه در کنار آن، رویکرد تحلیلی نیز بهتدریج جای خود را در منظومة فکری اندیشمندان، مورخان و مصلحان باز کرده است که در آن، افزون بر چشم دل، با چشم عقل و خرد نیز به این واقعه نظاره میشود.تحلیل عقلانی حادثة طف وقتی پذیرفتنی خواهد بود که بتوان میان عناصر و مؤلفههای گوناگون این رخداد سترگ، هماهنگی ایجاد کرد، و این مهم به ثمر نمینشیند جز آنکه پیش از هر چیز، زمینههای کلامی و انگیزههای اعتقادی که امام را بهسوی این حرکت سوق داد، مورد علاقه قرار گرفته و عناصر تاریخی، سیاسی و جامعهشناختی حادثه، در پرتو آن تحلیل شود.این مقاله با رویکرد تحلیلی، به بیان دیدگاههای پنجگانة اندیشمندان شیعی در رویکرد کلامی به فلسفة قیام حسینبن علی( پرداخته و با نقد و بررسی، به دیدگاه مختار خود میرسد.شیخ مفیدشیخ طوسی سید مرتضی
The epic of Ashura glitters on the apex of the history after the lapse of centuries، quenching the thirsty soul of those men seeking the truth. This dramatic effect reveals the depth، dimensions and many overt and hidden aspects of this monumental event. Among these، the emotional and epical aspects of this event have been paid most attention to، though along with it، the analytical approach gradually found its place in the thought system of the thinkers، historians and reformers، in which – apart from heartfelt perception – the event is looked at through rational perception.
The rational analysis of the event of Taff is acceptable only when we can make a consistency among the different elements of this monumental event. And this would not be done except when we، first of all، pay attention to the theological backgrounds and the doctrinal motivations deriving Imam Hussein towards this movement، and its historical، political and sociological elements are analyzed in the light of those backgrounds and motivations. In this regard، the present article expresses five views of Shiite thinkers in the theological approach to the philosophy of Imam Hussein's uprising، arriving at its chosen view through a review and investigation.
خلاصه ماشینی:
"این ادعا که امام حسین( براساس دستوری خاص و با تعبد به فرمان الاهی به استقبال شهادت رفته و تنها، همین انگیزه او را به حرکت و قیام واداشته است، با تکالیف اجتماعی و فردی که ازسویی بهواسطة جنبة بشری و ازسویدیگر بهواسطة امامت متوجه ایشان بوده است، نمیسازد و نمیتواند برای دیگران معقول و پذیرفتی باشد.
استاد شهید مرتضی مطهری دراینباره مینویسد: یکی از اموری که موجب میگردد داستان کربلا از مسیر خود منحرف گردد و از حیز استفاده و بهرهبرداری عامة مردم خارج شود و بالأخره، آن هدف کلی که از امر عزاداری آن حضرت در نظر است، منحرف گردد، این است که میگویند حرکت سیدالشهداء معلول یک دستور خصوصی و محرمانه بهنحو قضیة شخصیه بوده است و دستوری خصوصی در خواب یا بیداری به آن حضرت داده شده است؛ زیرا اگر بنا شود که آن حضرت یک دستور خصوصی داشته که حرکت کرده، دیگران نمیتوانند او را مقتدا و امام خود در نظیر این عمل قرار دهند و نمیتوان برای امام حسین( مکتب قایل شد.
دیدگاه سوم: قیام امام برای حفظ جان این دیدگاه که گاه به نظریة دفاع هم تعبیر میشود، بر آن است که امام از آغاز حرکت تا پایان حادثة عاشورا، یعنی از مدینه تا کربلا، پیوسته موضعی دفاعی داشت و حتی پاسخ به دعوت مردم کوفه نیز تدبیری دفاعی بود و اگر امام امارت کوفه را در دست میگرفت، دست به هجمه علیه حکومت اموی نمیزد.
چنین بهنظر میرسد که آقای صالحی بهدنبال سیاسی کردن نهضت حسینی بوده است که فینفسه اندیشهای وزین است؛ ولی در این رهیافت، بهورطة افراط غلتیده و تنها این رویکرد سیاسی را پسندیده که امام تنها و تنها، برای احیای حکومت قیام کرده است."