چکیده:
این تحقیق بررسی تطبیقی را پرتوی در فهم اندیشههای دو دانشمند مؤثر در تاریخ
علم کلام و علم تفسیر اخذ میکند. زمخشری در الکشاف و فخر رازی در التفسیر الکبیر،
به رغم وابستگی به دو نظام فکری مختلف، معرفت خدا را استدلالی دانسته و علاوه بر
آن دلایلی «قرآن بنیان» در اثبات وجود باری ارائه دادهاند. هر دو مفسر برهانهای فطرت،
حدوث در اجسام و حدوث در صفات را به کار بستهاند، ولی رازی علاوه بر اینها از
براهین فلسفی چون وجوب و امکان، امکان ذوات و اعراض و نیز برهانی مرکب از
امکان و حدوث ذوات و اعراض بهره میگیرد. البته این اختلاف با توجه به مبانی
روششناختی دو مفسر قابل تبیین است، زیرا زمخشری متکلمی است که نسبت به
روشهای فلسفی، بیمهری میورزد و آن را بیهوده میانگارد. از این رو، رویآورد وی
صرفا کلامی است اما رازی متکلمی متأثر از فلسفه و متمایل به آن است، در نتیجه افزون
بر اقامه براهین کلامی، براهین فلسفی نیز ارائه داده و بدین ترتیب گرایش به تکثر دلایل
اثبات وجود خدا، در التفسیر الکبیر ملاحظه میگردد.
خلاصه ماشینی:
از این رو، رویآورد وی صرفاً کلامی است اما رازی متکلمی متأثر از فلسفه و متمایل به آن است، در نتیجه افزون بر اقامه براهین کلامی، براهین فلسفی نیز ارائه داده و بدین ترتیب گرایش به تکثر دلایل اثبات وجود خدا، در التفسیر الکبیر ملاحظه میگردد.
او تأمل انسانها در خودشان را نزدیکترین راه برای اثبات صانع میداند و میگوید: به این دلیل خداوند فرمود و قد خلقکم أطوارا (نوح/14)، تا آنان را به نظر در خودشان بیاگاهاند، زیرا این نزدیکترین راهست که عجایب مشهود در آن دلالت بر صانع دارند (1/24، 4/620) و خداوند پس از ترغیب تأمل در خودشان، با آیاتی چون ألم تروا کیف خلق اللّه سبع سموات طباقا، و جعل القمر فیهنّ نورا و جعل الشمس سراجا (نوح/15ـ16) آنان را به نظر در عالم و عجایب مشهود در آن آگاهانید، چون دلالت بر صانعی دارند که قدرت و علم او در آسمانها و زمین و خورشید و ماه برای همگان خیرهکننده است (4/619) و نیز ذیل هو الّذی خلق لکم ما فی الارض جمیعا ثمّ استوی الی السّمآء فسوّاهنّ سبع سماوات و هو بکلّ شیء علیم (بقره/29) گوید: بهره دینی از نظر به آنچه در آسمان و زمین است اینست که عجایب صنع موجود در آنها دلالت بر صانع قادر حکیم میکنند (1/152).