چکیده:
بدون شک نوشتن تاریخ در میان انواع نوشته ها و مقوله های نویسندگی دشوارترین نوع آن است، به ویژه برای نویسنده ای آگاه و صدیق که تصمیم دارد حقایق تاریخی روزگار خویش را ثبت نماید، و همه چشمهای خودی و بیگانه و صاحبان قدرت به صورت مرئی و نامرئی او را می پایند و چشم نهاده اند که نویسنده در کجای پای کج می نهد، تا گریبانش را بگیرند و همه کوششهای او را بر باد دهند. یقینا ابوالفضل بیهقی، نویسنده توانای تاریخ غزنویان یکی از نادر نویسندگانی است که توانسته است در روزگار یکی از سلسله های ترک متعصب با آبرومندی از مضایق بگذرد و با جرات و جسارتی باورنکردنی، گفته های ناگفتنی را برای آیندگان ثبت نماید، و با وجود اینکه این تاریخ فقط در بردارنده تاریخ 11 ساله ایران، آن هم نه همه این سرزمین کهنسال، که حدود نیمی از آن در قلمرو این سلسله بوده است، اما توانسته چنان جایگاهی بلند به خویش اختصاص دهد که نتوان هیچیک از تاریخنامه ها را اعم از کوتاه یا بلندمدت همسنگ آن قرار داد...
خلاصه ماشینی:
"اما همین امر،وقتی جنبهء افراطی به خود بگیرد،به ویژه درباره نیروهای خودی،فاجعه میآفریند،و یکی از اشکالات دستگاه غزنویان و به ویژه مسعود گماشتن جاسوسان درون خانگی بر نزدیکان خود است،آن هم به نوعی که به قول بیهقی«انفاس آنها را میشمردند»و بدیهی است که جاسوس از میان هزاران سخن-برای نشان دادن ارزش خود و حفظ موقعیت خویش-فقط اخبار و امور منفی را گزارش میکند،و همین امر در حکومت مسعود باعث میشود که بساری از افراد کارآمد فرو گرفته و کشته شوند،که از جملهء آنها امیر یوسف عموی مسعود که طغرل غلام محبوبش بر او گماشته میشود(ص 252-052)و اریاق سالار هندوستان و حاجب غازی که کدخدایانشان را بر آنها میگمارند«و با ایشان بنهاد که انفاس خداوندان خود را میشمرند»73 د-ترسویی امیر مسعود: یکی از ضعفهای بسیار بزرگ مسعود در تاریخ بیهقی،ترس فراوان او از ترکمانان سلجوقی بعد از شکست در ناحیهء دندانقان است،بهطوری که از آن محل،بدون توقف و درنگ،از ترس رویارویی با سلجوقیان خود را به غزنین میرساند و در آنجا نیز چنان ترس بر او چیره است که به سوی هندوستان میگریزد و ممانعت خویشان (عمهاش حرهء ختلی و مادرش)و اعیان و ارکان دولت(وزیر و سپهسالاران)هیچ نتیجهای ندارد و پا در راهی بیفرجام میگذارد و در راه هند به دست غلامان خود به قتل میرسد،برای اطلاع بیشتر به تاریخ بیهقی ص 336-066 و در همین مقاله به آخرین استبداد بنگرید."