چکیده:
داستان یوسف و زلیخا یکی از زیباترین و دلنشینترین داستانها و روایات دینی عاشقانه است این داستان«احسن القصص»نیز نام گرفته است و مشتمل است بر ذکر مالک و مملوک و عاشق و معشوق و حاسد و محسود در این قصه ذکر محب و حبیب و اظهار محبت و شفقت از دردمند است. همچنین این قصه بیان استحکام محبت حبیب است با حبیب و عبرتگزین در طریق مودت. تجلی شاعرانه داستان یوسف و زلیخا در آثار سعدی بسیار قابل توجه و درخور تأمل است.
خلاصه ماشینی:
"(رسایل منثور،ص 119) و نیز در گلستان در باب«عشق و جوانی»،در حکایت مناظره مجنون با پادشاه عرب از زبان مجنون در دفاع از خود اشارهای شاعرانه به دست بریدن ملامتگران عشق دارد: و رب صدیق لا منی فی ودادها الم یرها یوما فیوضع لی عذری کاش کانان که عیب من جستند رویت ای دلستان بدیدندی تا به جای ترنج در نظرت بیخبر دستها بریدندی گلستان241/ و در باب نهم بوستان«در بیان توبه و راه صواب»،برای القای مفهوم ذهنی خویش و تحکیم و تسریع آن حکایتی زیبا از حدیث ناز و نیاز یوسف و زلیخا میآورد: زلیخا چون گشت از میعشق مست به دامان یوسف درآویخت دست چنان دیو شهوت رضا داده بود که چون گرگ در یوسف افتاده بود بتی داشت بانوی مصر از رخام بر او معتکف بامدادان و شام در آن لحظه رویش بپوشید و سر مبادا که زشت آیدش در نظر غمآلوده یوسف به کنجی نشست بهسر بر زنفس ستمکاره دست زلیخا دو دستش ببوسید و پای کهای سست پیمان سرکش درآی به سندان دلی روی درهم مکش به تندی پریشان مکن وقت خوش روان گشتش از دیده بر چهره جوی که بر گرد و ناپاکی از من مجوی تو در روی سنگی شدن شرمناک مرا شرم باد از خداوند پاک چه سود از پشیمانی آید به کف چو سرمایهء عمر کردی تلف شراب از پی سرخرویی خورند وزو عاقبت زردرویی برند به عذرآوری خواهش امروز کن که فردا نماند مجال سخن بوستان193/ منابع و مآخذ: 1-قرآن مجید 2-حدایق الحقایق،معین الدین فراهی هروی،به کوشش سید جعفر سجادی،تهران،امیر کبیر، چاپ سوم،4631 3-عبهر العاشقین،روزبهان بقلی شیرازی،تصحیح هانری کربن و محمد معین،تهران،انستیتو ایران و فرانسه،0631 4-قصص قرآن مجید،ابو بکر عتیق نیشابوری،به اهتمام یحیی مهدوی،تهران خوارزمی،چاپ سوم 5731 5-کشف الاسرار و عدة الابرار،رشید الدین ابو الفضل میبدی،به اهتمام علی اصغر حکمت، تهران،امیر کبیر،چاپ سوم 1631 6-کلیات سعدی،شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی،به اهتمام محمد علی فروغی،تهران، امیر کبیر،چاپ ششم،6631 7-نامههای عین القضاة،عین القضاة همدانی،به اهتمام عفیف عسیران،و علینقی منزوی،تهران، زوار،3631"