چکیده:
شهر پر آوازه بخارا و خیوه (که در منابع قرون وسطی به طور عام خوارزم خوانده می شود) دو کانون بزرگ تمدنی و اقتصادی آسیای مرکزی به شمار می آیند که یکی در شمال و دیگری در جنوب این منطقه مهم تمدنی و ارتباطی جهان واقع شده اند. هر چند به دلیل بعد مسافت و گستردگی بیابانهایی که میان بخارا و خوارزم قرار دارد، آنها به آسانی به یکدیگر دسترسی نداشته اند با این حال در بخش اعظم تاریخ آسیای مرکزی روابط تجاری و پیوند اقتصادی مستحکمی میان آنها برقرار بوده است.
شاید هیچیک از مراکز تمدنی ماورالنهر به اندازه بخارا و خوارزم از تنوع و تعدد راه ها و پیوستگی کامل مناسبات اقتصادی برخوردار نبوده اند. این امر به دلیل نقش خاص آنها در اقتصاد منطقه و نیز اقتصاد جهانی از طریق جاده معروف ابریشم بوده است.
میان بخارا و خوارزم سه راه ارتباطی وجود داشته است: دو تا از طریق خشکی و یکی از طریق آبی یعنی رودخانه جیحون. نخستین راه خشکی از طریق ساحل راست جیحون، بخارا را به خوارزم متصل می کرد. این راه از یکی از دروازه های بخارا شروع می شود. این دروازه که به سمت خوارزم قرار داشته و مخصوص ارتباط با آنجا بوده اهمیت روابط تجاری میان آن دو نشان را می دهد. این راه که راه مستقیم بخارا به خوارزم محسوب می شود و کوتاه ترین راه نیز بود پس از طی یک منزل از بخارا به فرخشه می رسید و سپس با طی هشت منزل و گذر از بیابان به شهر کاث قصیه قدیم خوارزم می پیوست که در ساحل راست جیحون قرار داشت.
ابن حوقل جغرافی دان قرن یازدهم میلادی درباره این راه می نویسد:
«راه بخارا به خوارزم از طریق بیابان چنین است. از بخارا به فرخشه یک منزل و سراسر آباد است و از آنجا هشت منزل سراسر بیابان و فاقد منزل و رباط و سکنه است و تنها به سبب وجود چراگاهها و کوتاهی مسافت از این راه می روند و به همین جهت منزل های آن شناخته نیست و کسی که خواهد از جیحون به آمل می گذرد» (ابن حوقل، ص 243) ...
خلاصه ماشینی:
"مسیر تجاری بخارا و خیوه و اهمیت آن در تاریخ تمدن جهانی دکتر عبد الرسول خیراندیش عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز شهر پرآوازه بخارا و خیوه(که در منابع قرون بهطور عام خوارزم خوانده میشود)دو کانون بزرگ تمدنی و اقتصادی آسیای مرکزی بهشمار میآیند که یکی در شمال و دیگری در جنوب این منطقه مهم تمدنی و ارتباطی جهان واقع شدهاند.
چنانکه کاث-که مهمترین شهر خوارزم در سمت راست رود بود-علیرغم آبادانی و اعتبار،سرانجام پس از آنکه در نتیجه سیلاب متحمل خسارات بسیار شد تا اواخر قرن پنجم مقام و موقعیت خود را از دست داد و شهرهای سمت چپ جیحون در خوارزم مانند جرجانیه،هزار اسپ،گرگانج و خیوه هرکدام در دورهای صاحب اهمیت و مرکزیت شدند(لسترنج،ص 474)لذا راه بخارا به کاث نمیتوانست همیشه به عنوان راهی مطلوب برای ارتباط بخارا به خوارزم باشد درحالیکه شهرهای عمده و اکثر آبادیهای آن در سمت چپ جیحون سفلی واقع شده بودند.
اما خوارزم شریک بزرگ تجاری بخارا از چنین موقعیتی محروم بود؛زیرا در خوارزم معدن طلا و نقره وجود نداشت(ابن حوقل،ص 012)به گزارش ابن فضلان-که مربوط به نیمه اول قرن چهارم هجری است-سکههای رایج در آنجا ناخالص و تقلبی بودهاند(ابن فضلان،ص 56)ضرورت دستیابی به پول معتبر اهل خوارزم را به توسعه تجارت و نیز انجام اقداماتی برای جلوگیری از خروج درهم واداشت.
در دوره قرون وسطی منابع از مسافرت سلام،ترجمان فرستاده دولت عباسیان،به نواحی شمالی دریای خزر و بازگشت او از طریق خوارزم به بخارا و سپس خراسان خبر دادهاند(ابن خردادبه،ص 651)که این خود گویای رونق تجاری و ارتباطی این مسیر است.
ابن فضلان از طریق جیحون خود را به خوارزم رسانده و از چگونگی مسافرت در این مسیر و نیز اوضاع اقتصادی بخارا و خوارزم و وضع مسکوکات آنجا،همچنین از اقدامات تجاری در سرزمین بلغارها،خزرها،روسها و دیگر اقوام مجاور آنها گزارش میکند."