چکیده:
در سلسله های حکومتی ایران بعد از اسلام بویژه سامانیان، غزنویان، آل بویه و سلجوقیان عناصر غلام – سپاهی همواره نقش ویژه ای هم در نظامی گری و هم در تحولات سیاسی – ایفا کرده اند. ایجاد تنوع و رقابت در لشکریان، عدم اعتماد به بومیان و خویشاوندان قومی و قبیله ای، استفاده از قابلیت های نظامی غلام – سپاهیان و این نگرش که آنان به علت فقدان تعلقات اجتماعی مطیع تر می باشند اساسی ترین عواملی بودند که نظام های سیاسی را به استفاده از غلام – سپاهیان وا می داشت. در ساختار نظامی ایلخانان است که حضور پر رنگ غلام – سپاهیان یکسره رخت بر می بندد. عوامل متعددی در شکل گیری این تحول نقش داشتند. با توجه به اینکه بردگی بیش از هر چیز ماحصل اسارت در جنگ ها بود، منشا این تحول در نزد ایلخانان به بینش و عملکرد نظامی چنگیز (جد ایلخانان ایران) در رفتار با اسرای جنگی قبایل مغلوب بر می گردد. کشتار فراگیر اسرا و بازماندگان قبایل مغلوب، سیاست ابداعی چنگیز در برخورد با اکثر دشمنان خویش بوده است. رشیدالدین برجسته ترین مورخ مغول به صراحت از این ابداع چنگیز سخن می گوید ...
خلاصه ماشینی:
"»(همدانی،ج 2،ص 9831)در موضعی دیگر غازان به روشنی اعلام میدارد که فلسفه نهایی اصلاحات مشهورش که رشید الدین آن را به تفصیل گزارش کرده است تأمین آسایش مغولان بودهاست:«روزی فرمود که من جانب رعایت تاژیک نمیدارم،اگر مصلحت است تا همه را غارت کنیم،بر این کار(از)من قادرتر کسی نیست به اتفاق بغاریتم،لیکن اگر من بعد تغار و آش توقع دارید و التماس نمایید با شما خطاب عنیف کنم،و باید که شما اندیشه کنید که چون بر رعایا زیادتی کنید و گاو و تخم ایشان و غلهها بخورانید من بعد چه خواهید کرد...
به اسم اقطاع در هر هزارهای معین گردانند و تسلیم ایشان کنند تا متصرف آن شوند»(همدانی،ج 2،1841)دلیل اصل یا اقدام غازان در جمعآوری بردگان مغولی که از رهگذر درگیری اولوسهای مغول با همدیگر یا با ایلخانان وارد ایران شده بودند در درجهء اول بهمنظور تأمین اعتبار و منزلت مغولان در مقایسه با سایر اتباع بوده است:«فرمود که چگونه شاید که چون اقوام مغول بیشتر از نسل امرای بزرگاند که در زمان چنگیز خان کوچ دادهاند...
امیر چوپان با حسرت گفت:«ای دریغا به چاغ(عهد)هلاکو خان و اباقا،اگر کسی خواستی که سخنی با پادشاه عرض دارد تا نخست با جمله امرا کینکاج نکردی نتوانستی و اکنون کار به جایی رسیده است که تاژیک به استشار امیر در نیمشبان«امیر را خموشانه داد و زبان گویای او ساکت کرد!»(القاشانی،ص 6-591)شواهد فوق به خوبی معلوم میدارد که با حضور جدی و هوشیارانهء امرای مغول تا چه حد غلام-سپاهان یا به تعبیر مغولان«ایواغلانان»در محاق فراموشی و انزوا قرار گرفته و به حاشیه رانده میشدند."