خلاصه ماشینی:
"بازسازی مفاهیم سیاسی و دینی با توجه به ضرورتهای عصر با دشواری و امتناع روبرو است و واکنشی که ایجاد میکند حرکتهای تجددگرایانه دین گریزانه است؛همچنین حرکت به سوی گفتمان لیبرالیستی از مفاهیم و نشانههایی است که بههرحال در گفتمان لیبرالیسم مطرح است،اما بحث این است که در بین این دو نقطه،راه حل اساسیای که نهایتا بتوان به آن رسید و اشاره کرد و امروزه هم دغدغه عالمان دینی جامعه ما را تشکیل میدهد،تعریف هویت سیاسی جدید با توجه به دال مرکزی اسلام از یک طرف و در نظر گرفتن ضرورتها و مقتضیات عصر از سوی دیگر است، چیزی که در جمهوری اسلامی ایران از مدتها پیش تحت عنوان بحثهای نواندیشی دینی، نوگرایی دینی،روشنفکری دینی یا مفاهیم دیگر مطرح بوده است و در افغانستان،هنوز این جریان به گفتمان رایج تبدیل نشده است؛بنابراین یا چالش لیبرالیسم در افغانستان مشاهده میشود یا چالش طالبانیسم،اما سؤال این است که چرا طالبانیسم یا لیبرالیسم به عنوان گفتمان رایج در افغانستان مطرح میشوند؟چرا آن گفتمان اعتدال میانه که هم به نوعی تعریف هویت سیاسی با انتصاب دادهها،نشانهها و مفاهیم بر محوریت دال مرکزی اسلام را مطرح میکند و هم از سوی دیگر،این دادهها و مفاهیم را از ظرفیت قابل قبولی برای بازنگری با توجه به ضرورتها و مقتضیات عصر برخوردار میسازد،در کشوری مثل افغانستان نتوانسته به عنوان گفتمان رایج مطرح شود؟شاید جواب این باشد که مثلا عالمان دینی نواندیش کم بودهاند یا این که مشکل اهل سنت بوده است و یا بحثهای دیگری که وجود دارد،اما جواب این سؤال براساس نظریه گفتمان روشن است."