چکیده:
هدف:در این مقاله برآنیم که با استفاده از منطق فازی نشان دهیم که میتوان علوم انسانی را در طیفی دستهبندی کرد که یک سر آن،علم بومی و در سر دیگر آن،علم جهانی قرار دارد.رهیافتی که مطالعه بر مبنای آن انجام گرفته است،رهیافت فازی است.روش:روش مورد استفاده در این تحقیق،مبتنی بر استدلال نظری است.یافته:نتیجهء بررسی نشان میدهد که میتوان در دستگاه فازی به علوم انسانی از حیث معرفتشناسی،هستیشناسی و روششناسی علم بومی یا علم جهانی، نمراتی از صفر تا ده داد.نتیجهگیری:تقلیل علوم انسانی به یکی از دو علم بومی یا غربی،جز نگاه مبهم چیزی برای ما به ارمغان نمیآورد.لذا شایسته است که به جای تقلیل علوم انسانی به یکی از این دو گزینه،برای هر نوع از دانش،درجهء تعلق به مجموعهء علم بومی را در نظر بگیریم. منطق فازی قابلیت این را دارد که درجهء تعلق به این مجموعه را مشخص کند و خط کشی برای ما در راستای تولید علم بومی باشد.
Aim: The article objects to getting benefit of Fuzzy logic، categorize human sciences in a way that but native and universal sciences be considered. This short piece of writing intends to discuss native and universal human sciences feathers and the relation between them. The article also elucidate that science and knowledge are bases of permanent development. Social science is not an abstract science but is aimed to analyze phenomena''s. Method: The method used in present research is based on theoretical reasoning. Results: The results of the survey shows that human science in Fuzzy logic is graded from zero to ten in epistemology، ontology and methodology of native or universal science.Conclusion: We had better not to limit human sciences just in two native or western divisions. Instead، we had better to clarify the rate of similarities between world science and completely native science by using Fuzzy logic.
خلاصه ماشینی:
رواج جامعهشناسی و دیگر رشتههای علوم انسانی در جامعهای نظیر ایران،این سؤال را ایجاد میکند که آیا باید در حیطهء علوم اجتماعی و انسانی همانند دیگر علوم غربی اندیشید و از اصول روششناسی و مقولهپردازی آنها پیروی کرد یا اینکه لازم است از عمق جریانات تاریخی،اجتماعی،فرهنگی و فکری بومی،الگوی نظری معینی برای دانش اجتماعی استخراج کرد؟ در تکوین معرفت،دو عنصر اساسی وجود دارد:فاعل شناسایی یا سوژه و موضوع شناسایی یا ابژه.
با این حال، نمیتوان آنها را تنها به یکی از دو حالت تاریخی و فراتاریخی محدود کرد،بلکه باید در مورد گزارههای تاریخی و فراتاریخی،درجهبندی نیز صورت گیرد؛یعنی در میانهء طیف از دید دستگاه معرفتشناسی فازی،علم بومی-جهانی قرار دارد؛به این معنا که میزان عضویت علم اجتماعی،به مجموعهء بومی یا مجموعهء جهانی،قابل درجهبندی است و میتوان درجهء بومی بودن یا جهانی بودن وجوه مختلف علم انسانی را مشخص کرد.
علم بومی در دستگاه معرفتی منطق فازی در دستگاه معرفتی فازی،میزان عضویت علم اجتماعی به مجموعهء بومی یا مجموعهء جهانی قابل درجهبندی است و میتوان درجهء بومی بودن یا درجهء جهانی بودن وجوه مختلف علوم انسانی را مشخص کرد و نمیتوان علوم انسانی را تنها به یکی از دو حالت علم بومی یا علم جهانی در نظر گرفت،بلکه باید در مورد گزارههای تاریخی و فراتاریخی معرفت درجهبندی صورت گیرد.
لذا شایسته است که به جای تقلیل علوم انسانی به یکی از این دو گزینه،برای هر نوع از دانش،درجهء تعلق به مجموعهء علم بومی را در نظر بگیریم.
لذا شایسته است که به جای تقلیل علوم انسانی به یکی از این دو گزینه،برای هر نوع از دانش،درجهء تعلق به مجموعهء علم بومی را در نظر بگیریم.