چکیده:
جشنهای دو هزار و پانصد ساله شاهشاهی عظیمترین برنامه تبلیغی و فرهنگی-سیاسی سلطنت پهلوی بود.این جشنها که به مثابه نمادی از فرهنگ دین گریزانه شاهنشاهی با رویکرد غربی تلقی میشد،جایگاه ویژهای در تاریخ مبارزات ملت و شکلگیری ایدئولوژی سلبی انقلاب اسلامی ایران داشت.در این مقاله،ابتدا انگیزه و اهداف شاه از برگزاری این جشنها بررسی میشود و در ادامه باتوجه به هزینههای هنگفت آنها و نقش رژیم صهیونیستی در این مورد،به روشنگریهای حضرت امام خمینی و علل مخالفت ایشان با این جشنها بپردازد.
نتایج بدست آمده از این پژوهش حاکی از این است که این جشنها اگرچه تنها عامل سقوط رژیم پهلوی نبود اما زمینهای برای سقوط رژیم شد که در نهایت در بهمن 7531 این مبارزات به رهبری امام خمینی به بار نشست و کاخ رؤیاهای شاه و صهیونیستها و متحدان غربی او را در هم شکست.
خلاصه ماشینی:
از اوایل سال 0431 این فکر به سر شاه افتاد که برای تثبیت پیوندش با سلاطین قبل از اسلام به برگزاری مراسم پر زرقوبرقی نیاز دارد و بعد هم که در تدارک برگزاری جشنهای دو هزار و پانصد ساله بر آمد احساس میکرد که با برگزاری این مراسم خواهد توانست تداوم شاهنشاهی در طول تاریخ ایران را به نظرسران دنیا برساند و به تمام پادشاهان،رؤسای جمهوریها و حکام جهان که توالی نوع حکومت امروزشان هرگز به دوران باستان نمیرسید،ثابت کند که پس از دو هزار و پانصد سال،محمد رضا پهلوی وارث بر حق کوروش بنیانگذار شاهنشاهی ایران است(هویدا 6531:121- 911).
نکتهای که باید به آن اشاره کرد این است که حتی شاه در محاسبه تاریخ دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی ایران نیز اشتباه کرده بود،بلکه حداقل تا جایی که حافظه تاریخ یاری میدهد قبل از سلسله هخامنشی دو سلسله دیگر یعنی مادها و عیلامیها نیز بهعنوان سلسلههایی ایرانی در این کشور حکومت کرده بودند و از سوی دیگر حتی اگر به فرض محال،زمان کوروش دوم هخامنشی را هم آغاز پادشاهی ایران بپذیریم،از آن زمان تا دوره سلطنت محمد رضا پهلوی حداقل چند صد سال در تاریخ ایران از سلطنت پادشاهان ایرانی چنانکه مدنظر شخص محمد رضا و برگزارکنندگان جشنهای 0052 ساله بود،اثری وجود ندارد.
مردم ایران با اینکه قبل از برگزاری مراسم جشن برای رفتوآمد به شیراز و حومه آن سخت زیر فشار مراقبت و دید مأموران و گماشتگان رژیم شاه قرار داشتند، توانستند خشم و قهر خود را با این جشنها،با آتشزدن یکی از چادرهای سلطنتی به نمایش بگذارند(سازمان اسناد انقلاب اسلامی ج 02،بی ش).