چکیده:
توقیع شریف امام زمان(ع) به اسحاق بن یعقوب در بردارنده فرمان آن حضرت مبنی بر رجوع
به راویان حدیث در حوادث واقعه است. این توقیع که توسط شیخ کلینی نقل شده، در منابع
معتبر روایی همچون کتاب «کمال الدین» شیخ صدوق و «الغیبة»شیخ طوسی ذکر گردیده است.
کلینی هر چند به جهت تقیه این توقیع را مانند سایرتوقیعات امام زمان(ع) در کتاب
کافی نقل نکرده است، ولی اهتمام او به روایت آن ازاسحاق بن یعقوب با توجه به ارتباط
کلینی با نواب خاص امام زمان(ع)، گویای اعتماداو به صحت این توقیع است. مقصود از
راویان حدیث در این توقیع شریف، کسانی هستند که روایات را با فهم و درایت نقل می
کنند و اینان جز فقیهان نخواهند بود. ازسوی دیگر اطلاق فرمان آن حضرت مبنی بر رجوع
به راویان حدیث در حوادث پیش آمده، نشانگر عمومیت ولایت فقیهان در عصر غیبت است.
خلاصه ماشینی:
"ب بررسی دلالی: از این عبارت توقیع «اما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثن، فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم»، چنین بر می آید که امام معصوم(ع) فقیه را حجت خویش بر مردم قرار داده است و این حجیت محدود به صدور فتوا نیست، بلکه علاوه بر فتواکارهایی را که به ولایت عامه مربوط است، شامل می شود، زیرا از اطلاق حجیت وعدم تقیید آن استفاده می شود هر حجیتی که برای امام نسبت به مردم ثابت است برای فقیه نیزثابت می باشد، مگر مواردی که با دلیل خاص خارج می شود و یا به یقین بدانیم آن چیز از مختصات امام(ع) است که به ویژگی عصمت او مربوط می شود.
جواب اشکال: اگر چه اسحاق بن یعقوب روایت های زیادی را نقل نکرده است، ولی پاره ای از امور سبب می شود که ما به صدور این توقیع از امام مهدی(ع) مطمئن شویم و در پی آن به وثاقت اسحاق بن یعقوب نیز اطمینان پیدا کنیم: اول: در آن زمان تشخیص درستی یا نادرستی ادعای اسحاق بن یعقوب آسان بود که آیا وی چنین نامه ای دریافت کرده و آیا نامه به خط امام(ع) بوده و آیا آن امض، امضای امام(ع) بوده است؟ دوم: در آن زمان ممکن بود که درستی یا نادرستی ادعای اسحاق بن یعقوب توسط محمد بن عثمان بن سعید یا سفیر بعدی روشن شود و حتی اگر بپذیریم که اسحاق بن یعقوب قبل از رسیدن توقیع به دست کلینی(ره) و یا قبل از آمدن کلینی(ره) به بغداد مرده بود، ولی در این نکته شکی نیست که کلینی(ره) مدت قابل توجهی باسفرای امام(ع) در بغداد زندگی کرد و به همین دلیل به سلسلی بغدادی معروف است."