چکیده:
در این مقاله،تاثیرات قضایای ناتمامیت اول و دوم گودل،پس از تبیینی کوتاه، در برخی فلسفههای مضاف،از جمله فلسفهی ریاضیات و فلسفهی ذهن،و نیز بر علیه مادی گرایی و پوزیتیویسم مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
تاثیر قضایای گودل در فلسفهی ریاضیات،در سه حوزهء منطق گرایی،صورت گرایی و سرشت برهان بررسی شده است.
در حوزهی فلسفهی ذهن،به تاثیر قضایای گودل در براهین ضد ماشین انگار اشاره شده است.
خلاصه ماشینی:
"بنا بر این بخشی از حقایق حساب قابل اصل موضوعی کردن به شکل صوری نیست.
1-قدرت کافی برای اثبات هر جمله در زبان خود داشته باشد به قسمی که اگر آن را اثبات
،اما این همان چیزی است که قضیه ناتمامیت دوم غیر ممکن بودنش را اثبات میکند.
میکند که(تحت این فرض که استدلال متناهی باید بتواند در خود پرینکیپیا صورت بندی
ناتمامیت بر مکتب صورت گرایی،که منطق صوری را برای تعریف اصول خود به کار می
بنا بر این برای اثبات سازگاری نظام S نیاز به استفاده از نظام دیگری مانند T است،اما
بررسی کنیم،باید ببینیم آیا صدق یا کذب حکم مزبور قابل اثبات است یا خیر.
در ریاضیات یافت شود که نه صدق آن قابل اثبات باشد و نه کذب آن،بر اساس رای
قضایای گودل است که میگوید اولا منطق مرتبه اول قابل صورتبندی به گونهای است
که G 2 دلالت دارد بر اینکه هیچ سیستم منطقی قابل اصل موضوعی کردن به طور متناهی وجود ندارد.
این مفهوم از اثبات پذیری قابل صورت بندی نیست(Myhill,1960,461-470)
استدلال که برهان ریاضی یک مفهوم قابل تعمیم به طور نامحدود است و بنا بر این نمی
مساله ماشین انگاری این است که آیا اذهان نوع انسان شرایطی دارند که قابل شبیه سازی به
بیان غیر صوری استدلال مزبور این است که تفاوت میان"آنچه میتواند به طور
در منطق ریاضی یک نظام صوری سازگار است اگر شامل تناقض نباشد،یا به طور دقیقتر برای هر گزاره؟،هم
این تز به بیان خود تورینگ عبارت است از اینکه:هر تابعی که به طور طبیعی محاسبه پذیر باشد میتواند به وسیله"