چکیده:
هدف،بررسی و تبیین دیدگاههای تأویلی ابن تیمیه و علامه حلی(ره)است و بدین منظور،شرح مختصری از آرای این دو اندیشمند سنی و شیعه بیان شده،سپس پیامدهای دیدگاههای ایشان مورد بحث قرار گرفته است.
در این بررسی،آنچه مورد نظر بوده،مطرح ساختن اصول و مبادی تأویل نزد علامه حلی که با استعانت از مفتاح تأویل و ابزار عقل به بطون و لایههای معرفتی قرآن دست یافته و نیز بیان اعتقادات ابن تیمیه که با پیروی از ظاهرگرایان گرفتار اتهام تشبیه و تجسیم خداوند شده است،میباشد.
در پایان مقایسهای میان این دو دیدگاه صورت گرفته و سپس نتیجهگیری از مباحث مربوط به عمل آمده است.
خلاصه ماشینی:
"(ابن تیمیه،مجموعه تفسیر ابن تیمیه،ص 333) وی دراینباره مینویسد:متأخران میپندارند که لفظ تأویل در قرآن و حدیث معنای اصطلاحی خاص به آن اراده میشود،چنانکه در قول خدای تعالی آمده است: « و ما یعلم تأویله إلا الله و الراسخون فی العلم یقولون آمنا به کل من عند ربنا »(آل عمران7/) «و تأویل آن را کسی جز خدا نمیداند و اهل دانش گویند ما به همهی آن کتاب ایمان آوردیم که همهی محکم و متشابه قرآن از جانب پروردگار ما آمده» آنها اعتقاد دارند که وقف در آیه« و ما یعلم تأویله إلا الله »لازم است و برای این آیهها و حدیثها،معانی است که مدلول آن با مفهومش مخالف است و مراد از آن معنا، این است که آن را جز خداوند نمیداند و حتی جبرئیل؛فرشتهای که قرآن را نازل کرد، آن را نمیداند و محمد(ص)و انبیای دیگر و اصحاب و تابعان نیکوکارش نیز آن را نمی دانند و محمد(ص)قول خدای تعالی« الرحمن علی العرش استوی »و« إلیه یصعد الکلم الطیب »و« بل یداه مبسوطتان »و غیر آن را«آیههای صفتها»میخواند،و نه تنها پیامبر معانی این سخنان را نمیداند،بلکه معنای سلف است.
(جمال الدین حلی،الفین فی امامۀ مولانا امیر المؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلا،ص 98) 4-1:تأویل و جایگاه آن در عقل و نقل از منظر علامه حلی همچنین علامه حلی(ره)براین نظر است که دلیل نقلی به هیچوجه یقینی نیست، وی در بیان عقیدهی خود چنین مینویسد: بدانکه مقدمات دلیل نقلی گاهی عقلی محضمیباشد؛مانند مقدماتی که در بیان حدوث عالم،وجود صانع،صداقت رسول(ص)و آنچه که شبیه آن است،بهکار برده میشود و گاهی مرکب از عقل و نقل میباشد؛مانند سایر نقلیات که آن به قول رسول خدا(ص)استناد دارد و یکی از دو مقدمه است که نقلی میباشد و برای وجوب صدق قول پیامبر(ص)میباشد که همان عقلی بودن آن دلیل است و ممکن نیست که از سمعیات محض تشکیل شده باشد،زیرا دلیل نقلی که حجتی بعد از علم به صدق مبلغ است،نقلی نمیباشد."