چکیده:
هدف: تعیین اثربخشی آموزش خانواده بر میزان بار روانی مراقبان خانگی بیماران روانی بستری در بیمارستان نور شهر اصفهان. روش: مطالعه حاضر، به روش کارآزمایی بالینی تصادفی یک سوکور، اثربخشی یک برنامه آموزش روانی گروهی را بر روی 100 نفر مراقب خانوادگی بیماران روانی بستری در بیمارستان نور وابسته به مرکز تحقیقات علوم رفتاری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، طی یک دوره سه ماهه، مورد آزمون قرار داده است. بار روانی مراقبان با استفاده از پرسش نامه سنجش بار روانی تعیین و برآورد گردید. یافته ها: میانگین نمره بار روانی در مراقبان خانگی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و اختلالات خلقی دریافت کننده مداخله آموزش روانی، به طور معنی داری (P=0.001) نسبت به گروه کنترل، کاهش یافت. نتیجه گیری: برنامه مداخله گروهی به منظور کاهش بار روانی، در نمونه ای از مراقبان خانگی بیماران موثر بود و این امر می تواند کیفیت زندگی بیماران و مراقبان را به طور ضمنی بهبود و ارتقا بخشد.
خلاصه ماشینی:
"هدف مطالعه این بود که اثربخشی یک مداخله گروهی آموزش روانی چهار جلسهای(هر هفته یک جلسه)طی سه ماه در مقایسه با مراقبتهای معمول در گروه کنترل روی مراقبان خانگی بیمارستان نور وابسته به مرکز تحقیقات علوم رفتاری دانشگاه علومپزشکی اصفهان،بررسی شود.
پژوهشگر پس از مراجعه به بخشهای روانپزشکی،ابتدا با استفاده از پروندهها،خصوصیات فردی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و اختلال خلقی را بررسی و ثبت نموده،سپس از کلیه مراقبان اصلی خانوادگی آنان از طریق تلفن،در صورت رضایت،دعوت به عمل آورد و پس از ارایه توضیحاتی در مورد کار و روش اجرا،مراقبان خانگی واجد شرایط را با رضایت شخصی به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و کنترل قرار داد.
-------------- (1)- Zarit (2)- Todd (3)- Smith (4)- Schwirian (5)- Lopelowicz (6)- Mintz (7)- Liberman (8)- Statistical Package Social Sciences 16 (9)- covariate (به تصویر صفحه مراجعه شود) با توجه به هدف اصلی مطالعه،در مورد مراقبان خانگی بیماران مبتلا به اختلال خلقی نتایج نشان داد که میانگین بار روانی گروه کنترل قبل،بعد و سه ماه پس از گذشت مداخله به ترتیب 94/40،55/67 و 25/88 است درحالیکه این مقادیر برای گروه آزمایش به ترتیب 44/84،52/25 و 92/44 میباشد(جدول 3).
کارآزماییهای بالینی کنترلشده تصادفی دیگر که بر روی مراقبان خانگی بیماران روانی در سایر کشورها از جمله هند، چین و ترکیه انجام شده تأیید میکنند که مداخلههای آموزش روانی ساختار یافته و مدون بسیار بهتر از مراقبتهای سرپایی معمول هستند و اینگونه نتیجهگیری کردند که برای اثبات اثرات مثبت این مداخلهها،اولا مداخلههای آموزش روانی بایستی مداخلههایی مستمر و مداوم باشند و ثانیا نتایج و پیامدهای آنها بایستی به صورت مستمر مورد ارزیابی قرار گیرد(آواد و وریوکانتی،8002؛سورنسن،پینکوارت و دابرستین،2002؛چاین1،تامپسون2و نورمن3،8002؛کالهارا4، چکرابارتی5،آواستی6،شارما7و شارما،8002؛کارانچی8، 4002)."