چکیده:
تأثیر حافظ بر اشعار زیب النساء بیگم متخلص به مخفی(1113-1048 هـ.ق)دختر اورنگ زیب امپراطور هند،از زنان شاعر و ادیب و دانشدوست هند کاملا مشهود است.بخش اول این مقاله شامل کلیاتی راجع به تأثیری زیب النساء از شاعران بیش از او بویژه لسان الغیب حافظ در شمارهی 73 (شهریور 1389)چاپ شد.اینک دنبالهی مقاله را که حاوی شواهد و موارد خاص است،با هم میخوانیم.
خلاصه ماشینی:
از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: زیب النساء: تا ز خاکم به ته خاک نشان خواهد بود چشم امید به راهت نگران خواهد بود (صدیقیان،1831:312) حافظ: تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود (خطیب رهبر،1831:872) زیب النساء: دیده را با دل مگر دوش اتفاق افتاده بود کز فغانم چرخ گردون در فراق افتاده بود (صدیقیان،1831:512) حافظ: یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود وز لب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود (خطیب رهبر،1831:782) زیب النساء: سنبل زلف تو را،نسبت مو یعنی چه؟ گل امید مرا نشئهی بو یعنی چه؟ (صدیقیان،1831:033) حافظ: ناگهان پرده برانداختهای یعنی چه؟ مست از خانه برون تاختهای یعنی چه؟ (خطیب رهبر،1831:075) زیب النساء در غزلی با مطلع: ز جور اهل ستم دوستان چه چاره کنم؟ به غیر از آن که گریبان صبر پاره کنم (صدیقیان،1831:792) بیتی دارد که میگوید: ز توبه چون غرض ما همان پشیمانی است به عزم توبه چه حاجت که استخاره کنم؟ (همان:892) که بیت معروف حافظ را به ذهن متبادر میکند: به عزم توبه سحر گفتم استخاره کنم بهار توبهشکن میرسد،چه چاره کنم؟ (خطیب رهبر،1831:574) تأثیرپذیری زیب النساء از دیوان حافظ به این موارد خلاصه نمیشود؛نمونههای دیگری را میتوان به این تأثیرپذیریها افزود و از آن جملهاند: زیب النساء: غنیمت دان تو صحبت را که بعد از ما در این گلشن بسی گلها شود خندان،بسی فصل بهار آید (صدیقیان،1831:722) حافظ: شب صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما بسی گردش کند گردون بسی لیل و نهار آرد (خطیب رهبر،1831:551) زیب النساء: نکردی یاد مهجوران به مکتوبی،شد ایامی چند محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند (صدیقیان،1831:833) حافظ: حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند (خطیب رهبر،1831:542)*