چکیده:
با پایان یافتن رویارویی ایدئولوژیک میان دو اردوگاه متعارض شرق و غرب پس از پایان جنگ سرد. و
اهمیت یافتن تضادهای هویتی و فرهنگی به همراه.کاربرد بیشترجنگ نرم پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در منطق
امپریالیستی ایالات متحده آمریکا برای مقابله پا جهان اسلام آمفاهیم/امنیت ملی نیز تغییرات مهمی پیدا کرد.
بنابراین. از این پس تاکید بر افزایش قدرت فرهنگی و هویتی به عنوان مبنای اساسی برای قدرت ملی و
پیروزی در جبهة «جنگ نرم» مطرح شد. در این میّان-سرمایة-اجتماعی نقش بسیار مهمی در افزایش «قدرت
نرم» یک کشور بازی میکند. ایران نیز امروزه به لحاظ وسعت سرزمینی» کمیت جمعیت. کیفیت نیروی
انسانی, امکانات نظامی, منابع طبیمی آسرشار: و« موقعیّت. جغرافیایی ممتاز در منطقة خاورمیانه و سرزمین
مرکزی نظام بینالملل به قدرتی کمنظیر تبدیل شده که؛از دیّد-کارشناسان سیاسی کشورهای غربی و رزیم
صهیونیستی دیگر نمیتوان با پورش نظامی و جنگ سخت با آن مقابله کرد بلکه تنها راه مقابله با نظام
جمهوری اسلامی پیگیری سازوکارهای جنگ نرم است. در این میان رژیم صهیونیستی و آمریکا با ترکیبی از
مکانیسمهای جنگ نرم و رویکردهای تقابل گرایانه سعی در مقابله با ایران از طریق تفرقهافکنی و شکلدادن به
نافرمانی مدنی و انزوای بپینالمللی کشورمان از طریق بهکارگیری روشهای متفاوت و از جمله استفاده از
رسانهها دارند. بنابراین از آنجایی که رسانهها نقش بسیار مهمی در افزایش مشارکت. انسجام. اعتماد و
وفاداری ملی به دولت و به تبع آن افزایش مشروعیت سیاسی دارند. میتوانند به عنوان یکی از مولفههای
اساسی افزایش قدرت نرم و تولید «امئیت نرم» برای مقابله با تهدیدات جنگ نرم مورد توجه قرار بگیرد. در
حاضر تلاش میشود تاثیر رسانهها بر افزایش قدرت نرم و به تبع آن تولید امئیت نرم مورد بررسی قرار
بگیرد.