چکیده:
نیازهای واقعی فردی و اجتماعی،اصل تأمین نیازهای واقعی،اصل خیرخواهی،و اصل حداکثر بهرهوری شکل میگیرد. از منظر قرآن و سنت قسط پایه و اساس وجود،مظهر الوهیت پروردگار،هرچه را در جای خود نهادن و بر اساس استعدادش موهبت دادن و مظهر صفت حی قیوم است که همه اجزای ریز و درشت،پیدا و ناپیدا را با هم پیوند میدهد،تعادل میبخشد و به کمال میرساند.حیات انسانی با قیام به قسط دوام و کمال مییابد.عدل ایجاد تعادل در گرایشها،علایق،احساسات،تمایلات درونی،رفتار و روابط انسانها با یکدیگر،روابط انسان با خدا و در روابط او با طبیعت است.عادل کسی است که قوای روحی و نفسیاش در حد وسط باشد و یکی از غرایز و قوایش بر دیگری چیره نشود. در نظر بسیاری از اندیشمندان غربی،حقوق طبیعی،قوانین حاکم بر آفرینش و انسان است که برای کمال و سعادت انسان خلق شده و تبدیلناپذیر است و وظیفه انسان کشف آن است و میباید دولت و حقوق موضوعه بر اساس آن شکل گیرد تا روابط جامعه به تعادل برسد.عدالت و حقوق طبیعی باید قانون را تکمیل،تصحیح یا تلطیف نماید.عدالت حد وسط در امور،برابری فرصتها در میان افراد برابر،اعتدال قوای روحی تحت فرمان عقل،غلبهء عقل بر خشم و شهوت و تقسیم کارها بر اساس استعداد طبیعی است. در نظر اندیشمندان مسلمان،گیتی بر اساس اعتدال است و هرچیز در جایگاه واقعی خود قرار دارد و حق واقعی خود را دریافت میدارد و وظیفهء اصلی خویش را انجام میدهد.عدالت به معنای تحقق استعداد است.هرشی میتواند صورتهای متعددی را بپذیرد و عدل آن است که به هر شیی صورتی کاملتر اعطا شود و به شکلی زیباتر،مستحکمتر و مفیدتر درآید.نفس انسان مرکب از قوای متعدد است و اعتدال در قوای او عدالت نام دارد.نفس اعتدال یافته ترازوی عدل میشود و میتواند ارزش و قیمت واقعی هرچیز را بسنجد و هرشی را در جایگاه واقعیاش قرار دهد. تعادل و توازن اجتماعی با توجه به تفاوتهای طبیعی افراد،ابتنای مالکیت بر کار،ابتنای کار بر
خلاصه ماشینی:
"عدالت از دیدگاه اندیشمندان اسلامی و غربی دکتر محمد زمان رستمی* چکیده در نظر بسیاری از اندیشمندان غربی،حقوق طبیعی،قوانین حاکم بر آفرینش و انسان است که برای کمال و سعادت انسان خلق شده و تبدیلناپذیر است و وظیفه انسان کشف آن است و میباید دولت و حقوق موضوعه بر اساس آن شکل گیرد تا روابط جامعه به تعادل برسد.
از نظر او عدالت آن است که هرفرد در جامعه خویش تنها یک کار داشته باشد،یعنی کاری که مطابق با طبیعت خود برای آن استعداد ویژهای را دارا باشد.
ویلیام بلاکستون و منتسکیو نیز به قوانین طبیعی حاکم بر خلقت و انسان و اینکه قوانین موضوعه باید بر اساس آن شکل گیرد و روابط جامعه را به تعادل بکشاند و نیازهای آنرا مرتفع سازد اعتقاد دارند (جمشیدی.
ایشان عدالت را به معنی ایجاد امکانات مساوی قانونی برای همه و اجرای قانون به طور مساوی میداند و از وظایف دولت اسلامی را تقسیم عادلانه امکانات و مواد اولیه طبیعی میان افراد میشمارد؛زیرا اختلاف در تصاحب این سرمایه اولیه موجب اختلافات بعدی اجتماعی و تبعیض در این مورد ریشه بسیاری از تبعیضها خواهد بود.
واژهء ظلم با مشتقاتش حدود 633 بار در قرآن ذکر شده است و به روشنی نشان میدهد بیعدالتی،مصیبتها2و پیامدهای بد و ناگوار3برای فرد و جامعه دارد و اگر گسترده شود به شکل عذاب در میآید4و موجب هلاک امت میشود5؛ثروت و قدرتی که با ظلم همراه شود دوام ندارد6؛انسان وقتی از مسیر عدالت خارج میشود دچار گمراهی(ظلال مبین)آشکار میشود7سخنان حق را تحریف میکند8،ثروتپرستی پیش میگیرد9،هوای نفس را پیروی مینماید01و حقیقت را انکار میکند گرچه به آن یقین آورد11."