خلاصه ماشینی:
"2-شیوه اثبات اتهام در دعوی nebraFکه براساس (ollcC)در نورنبرگ رسیدگی شد، محکمه اظهار داشت که در رسیدگیهای خود پنج قاعده را با استفاده از حقوق انگلستان و آمریکا مسلم فرض میکند: -بدون اثبات تقصیر شخصی امکان محکومیت وجود ندارد؛ -تقصیر متهم باید بدون کمترین شک و شبهه معقولی 1اثبات گردد؛ -هر متهمی بیگناه فرض میشود و این فرض در سراسر دادرسی جریان خواهد داشت؛ -بار اثبات دعوی همیشه بر عهده دادستان است؛ -هر گاه از ادله موجود دو استنباط معقول، یکی در مورد تقصیر متهم و دیگری راجع به بیگناهی او امکانپذیر باشد، استنباط دوم تفوق خواهد داشت.
براساس ماده(12)«پیش نویس قانون جرایم علیه صلح و امنیت بشری» 3مصوب سال 1991 کمیسیون حقوق بین الملل هم فرمانده در صورتی که آگاهی داشته باشد، یا براساس اطلاعات موجود بتواند نتیجهگیری کند، که (1)- anideM niatpaC (2)- launaM dleiF ymrA (3)- smirC fO edoC tfarD مأمور زیردست در حال ارتکاب جرم یا درصدد ارتکاب آن است ولی از هرگونه اقدامی برای جلوگیری از وقوع جرم در حدود تواناییاش خودداری نماید، مسؤول میباشد.
در یکی از دادرسیهای پس از جنگ جهانی دوم، قاضی جکسون شرایطی را به شرح زیر برای پذیرش این دفاع مقرر کرد: 1-انجام این عمل در مورد اسرا، که کنوانسیون 1929 به صراحت آنها را در قبال اعمال تلافی جویانه مورد حمایت قرار داده است، امکان پذیر نمیباشد؛ 2-اعمال تلافی جویانه باید به یک نقض مشخص و مستمر موازین حقوق بین الملل از سوی طرف مقابل مربوط گردد؛ 3-تلافی باید پس از گذشت مدت زمان معقولی صورت گیرد؛ 4-این امر باید با اخطار قبلی انجام گیرد؛ 5-وسعت عمل تلافی جویانه نباید بیش از نقش طرف مقابل باشد، به عبارت دیگر به تلافی قتل یک نفر نمیتوان به قتل عام دهها نفر دست زد؛ 6-تلافی در جرایم علیه بشریت پذیرفته نمیشود، چون این کار حتما باید علیه جنگجویان انجام گیرد."