چکیده:
نظریه سیاق،دیدگاهی اساسی و جامع در تکوین متون گفتاری و نوشتاری است و بدین سبب در معناشناسی و تفسیر متن مهم به شمار میرود.از این نظریه در تحلیل و نقد دیدگاههای دیگر حوزههای یاد شده میتوان بهره گرفت.در این نوشته،به تحلیل و نقد هرمنوتیک در حوزههای مؤلف محور،متن محور و مفسر محور از دیدگاه نظریه سیاق پرداخته شده و نویسنده به این نتیجه رسیده که:نظریه سیاق دیدگاه جامع هر سه بعد یاد شده میباشد.
The context (siyâq ) theory is a fundamental and comprehensive viewpoint in the formation of spoken and written texts. For this reason، it is regarded as important in the semantics and interpretation of texts. This theory may be used in analysis and criticizing the viewpoints of other fields. This article analyzes and critically reviews hermeneutics in
author-oriented، text-oriented، and interpreter-oriented fields from the viewpoint of context theory and draws the conclusion that: context (siyâq ) is the comprehensive viewpoint of all the above three fields.
خلاصه ماشینی:
نقد هرمنوتیک از دیدگاه نظریه سیاق سید حسین کنعانی عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد تاریخ دریافت:9831/2/41-تاریخ پذیرش:9831/9/51 چکیده نظریه سیاق،دیدگاهی اساسی و جامع در تکوین متون گفتاری و نوشتاری است و بدین سبب در معناشناسی و تفسیر متن مهم به شمار میرود.
این نکته مهمی است که در شناخت و تبیین سیاق باید در نظر گرفته شود؛ چون سیاق مفهومی اساسی در مرحله تکوین و صدور کلام است و به همین سبب در فهم متون نقش آفرینی میکند، زیرا آنچه که در هنگام صدور و ساخت در متن درج گردد،در وقت تفسیر قابل استناد است.
بنابراین در نقد کلی،هر دیدگاه تفسیری که بر یک بعد اصرار داشته و ابعاد دیگر را رها کند،در نظریه سیاق رد میشود؛زیرا سیاق آن معنای کلی و عالی در متن است که تمام معانی متن را به هم پیوند میدهد تا مقصود مؤلف محقق شود و متن،شکل لفظی پیدا کند.
بر خلاف چنین دیدگاهی که بیانضباطی و شکاکیت در فهم متون را به بار میآورد،«سیاق»عامل مفهومی مسلط بر سراسر متن،سبب هماهنگی و پیوستگی مفهومی تمام معانی متن است و بدین لحاظ،ضمن تأکید بر معنای مقصود،از ورود معانی بیربط جلوگیری میکند و در یک نگاه کلی،نظریه سیاق در تقابل کامل با دیدگاه شالوده شکنان است؛زیرا از این منظر،متن دارای شالودهای یکپارچه است که در کانون،آن سیاق و هدف مؤلف قرار دارد.
بنابراین سخن درباره تمام ذهنیت خود نگفته است تا مفصر قصد ادراک و فهم نهایی او را داشته باشد، بلکه مؤلف در یک متن معانی مطلوبی با نیت مشخصی ارائه میکند.