خلاصه ماشینی:
"از این دیدگاه صفویان موضوع جدید چشمگیری را در تاریخنگاری ایرانی مطرح نکردند،گرچه برای نمونه و شاید به دلیل ویژگیهای مذهبی این دوران، درکهستی شناسانه و افق و چشمانداز مورخ نسبت به دورههای پیشین در مواردی متفاوت بود آنچه تاریخنگاری صفوی را از ادوار پیشین بیشتر متمایز میکند، مضامین و مفاهیم مندرج در آن و به ویژه حضور چشمگیر عناصر مفهومی مذهبی بر بنیاد تشیع اثنی عشری است شیوهء مرسوم فصلبندی ارائه گزارشهای تاریخی در رویداد نگاریهای عصر صفوی معمولا به صورت ارائه سال شمار رویدادها یا برمبنای سال وترتیب سالیانه و یا براساس آغاز و انجام دوران فرمانروایی یک فرمانروا است در تاریخنگاری صفوی معمولا در پایان بحث،مورخ دربارهء یک فرمانروا،چند فصل یا«مقاله»دربارهء ویژگیهای شخصی و قابلیتهای کشور داری فرمانروا و همچنین«مقالاتی» دربارهء درباریان،بزرگان،سران قبایل،شاعران،نویسندگان، دیوانیان،و از جمله علماء و سادات ارائه میکند.
ج)از آنجا که بررسی و پژوهش درباره نهاد اوقاف عصر صفوی مستلزم استفاده درست از وقفنامهها به عنوان منابع اصلی چنین مطالعهای است،و از آنجا که مطالعه این وقفنامهها به ویژه،در بخش مسائل مالی آنها مستلزم توانائی خواندن ارقام سیاقی و سپس جمعبندی و نتیجهگیری از آنها است، بنابراین متخصصان و صفویهشناسان کمتر به سراغ این قبیل آمارها و ارقام رفتهاند و اگر به ضرورت درباره اوقات و نهاد وقف یا وقفنامهها سخن گفتهاند،داوریهای خویش را بیشتر بر سایر مطالب مندرج در وقفنامهها مبتنی کردهاند و یا در بهترین حالت از قرائت دیگران از ارقام سیاقی موجود در وقفنامهها استفاده کردهاند این امر سبب شده است تا تصویری همه سویه از نظام مالی و پولی موجود در وقفنامهها و تأثیر آن بر شرایط عمومی اقتصادی و اجتماعی کشور و ساختار دینی به دست نیاید د)تاریخنگاری نهاد اوقات صفوی کاستی دیگری نیز دارد."