خلاصه ماشینی:
"اثر بالنسبه مشهور مورخ انگلیسی،لورنس لاکهارت تحت عنوان سقوط سلسله صفوی و اشغال ایران بوسیلهء افغانها4در سال 1958 منتشر شده است لاکهارت در ربط با علل و عوامل سقوط صفویان بیشتر به مسائل مذهبی و کاهش تدریجی اهمیت مسائل مذهبی که پایه حکومت بوده و به نظر مؤلف قدرت و توان دولت را به تحلیل میبرد،ناتوانی و ضعف شخصی جانشیان شاه عباس یکم و موضوعاتی از این قبیل پرداخته است.
او با تکیه بر اسناد و مدارک تاریخی به این نتیجه رسیده است که در ایران،آسیای میانه و سرزمینهای عربی،املاک فئودالی که واحد اقتصادی را همچون غرب،مشخص میساخته وجود یکی دیگر از کارهای میکلوخو-ماکلای که از دیدگاه تحولات اجتماعی و ایدئولوژیکی تاریخ صفویان دارای اهمیت است، پژوهش او در باب تشیع، مذهب رسمی دولت صفوی است نداشته اما تأکید میکند که علیرغم عدم وابستگی ظاهری دهقانان به مالکان،درجه و شدت استثمار آنان بسیار بالا بوده است.
طرح این مسأله در دهه پنجاه میلادی به نوبه خود مهم بود و موجب توجه پژوهشگران شوروی به قانونمندی رشد و پیشرفت کشورهای شرقی زاخادر دورهء صفوی را به مثابه دورهء شکوفایی دولت فئودالی در ایران تلقی کرده و بر این نظر است که پیشرفت و استحکام دولت، فعال شدن اقتصاد، اتحاد مناطق گوناگون کشور با یکدیگر و تقویت نیروهای نظامی و جنگی،به ویژه در سلطنت شاه عباس یکم 1628-1587 م/1038- 996 هـ.
]و بر این اساس میتوان گفت در آذربایجان که از نظر اقتصادی یکی از پیشرفتهترین نواحی دولت بود موجباب و پیش شرطهایی برای رشد حل مشکلات مربوط به سقوط دولت صفوی در پژوهشهای محققان شوروی سابق با موضوعاتی همچون رشد تولیدات صنایع کشاورزی و وضع گروههای اجتماعی در روستاهای ایران، نقش شهرها و حیات شهری، ترکیب اجتماعی و نتایج جنبشهای آزادی بخش مردم پیوند مییابد."