خلاصه ماشینی:
"حال این سؤال مطرح میشود که آیا زمینهای برای این همکاری وجود داشته است یا خیر؟ شاپور شهبازی این نظر را تأکید میکند که ساسانیان نخستین از هخامنشیان اطلاع داشتند ولی این مسئله وجود دارد که پس چرا ساسانیان آن اطلاعات را در تاریخنگاری خود رواج ندادند؟پاسخ این سؤال را با نگاه اجمالی به تاریخنگاری اواخر دورهء باستان میتوان یافت.
در تاریخ مقدسی که در اواخر دورهء باستان خلق شد تکوین هویت جمعی پیشرفت عمدهای بود که نه تنها بر رفتار یک جامعهء مذهبی نسبت به سایر مذاهب تأثیر داشت بلکه به طریقی تأثیر گذاشت که آنها به گذشته تاریخی و میراثشان پی بردند و به همین دلیل ساسانیان از همان ایالت پارس که ایالت هخامنشیان بود برخاستند و ارتباط خود با کیانیان را مطرح کردند و به این شکل ثبت و ضبط تاریخ هخامنشیان را به رومیان واگذار نمودند.
سپس به حکومت فرمانفرما در فارس اشاره و عنوان کردند که همزمان با حاکمیت فرمانفرما در فارس دو سال از شروع جنگ جهانی اول گذشته و از ابتدای جنگ بحث امنیت فارس به خاطر عبور مال التجارهء انگلیس و ترس عبور آلمانها از فارس و نفوذ بین عشایر ایران وجود داشته است،به خاطر همین نگرانیها، انگلستان تصمیم گرفت از طریق بانک شاهنشاهی برای تأمین امنیت در فارس،به ایران وام بدهد و طبق این تصمیم،فرمانفرما به عنوان حاکم فارس باید لیست مخارج فارس را ارائه میکرده است و سپس از امکانات مالی برطبق آن لیست بهره میبرده ولی موضوعی که وجود دارد توجه به مقالهء دنیس رایس است که میگوید:فرمانفرما از وقتی که به فارس رفت ماهی 30 هزار تومان فقط پول تو جیبی دریافت میکرده است که پرداختن به این موضوع نیز حائز اهمیت میباشد."