خلاصه ماشینی:
"هدف ما این است که در این مقاله،یکی از این واژهها را بررسی کنیم،میخواهیم بدانیم مستضعف کیست؟چه ویژگیهایی دارد؟آیا مسؤلیتی دارد یا ندارد؟اگر ندارد تحت چه شرایطی؟و اگر دارد به چه صورت؟میزان مسؤلیت او چقدر است؟وظیفه انسانها در برابر مستظعفین چیست؟آیا خداوند برای مستظعفین چه سنت و چه برنامهای دارد؟ در این مبارزه طبقاتی که میان مستکبرین و مستظعفین هست،پیروزی نهائی با کیست؟- آیا دنیا همواره بکام مستکبرین است یا سرانجام همچون میراثی در اختیار مستضعفین قرار میگیرد؟و در این نبرد طبقاتی پیروزی کامل از آن اینهاست؟آیا مستضعفین هم ممکن است به عنصر تبهکار مستکبر تبدیل شوند؟آیا در جامعه توحیدی اسلام که نفی طبقات بصورت استکبارو استضعاف،یا ستمگری و ستمکشی یا مکندگی و مکیدگی میشود،وجود طبقات به صورت یا بصورتهای دیگر ممکن است یا غیر ممکن؟ ضعیف و مستضعف در قرآن کریم،دو واژه داریم که هر دو از یک ریشهاند:«ضعیف»و مستضعف.
به همین جهت است که قرآن کریم، هنگامی که درباره اشکال مختلف زناشویی-از قبیل دائم و موقت و آمیزش با کنیزان سخن گفته اضافه میکند که:اصولا خداوند اراده کرده است که آنقدر بمردمی که گرفتار شهوت سرکش جنسی هستند و طبعا از لحاظ خلقت،در برابر این غریزه،ضعیف هستند،تخفیف بدهد راههای مختلف را به روی ایشان باز بگذارد که بتوانند بدون مشقت و درد سر به وظیفه الهی خود عمل کنند1 همانطوری که اشاره شد،مردم ضعیف،در حد ضعف و ناتوانی خود،از تخفیف بر- خوردار میشوند و نه بیشتر،بنابراین اگر به بهانه اینکه ضعیفند،یکپارچه خود را در اختیار مستکبران قرار دهند و راه و رسم توحید را به بهانه ضعف."