چکیده:
نتایج پژوهش نشان میدهد که برخی روشنفکران ایران در عصر مشروطیت با در پیش گرفتن روش فروکاستن معانی و مفاهیم مدرن به مفهومهای سنتی و برخی دیگر با تأسی به الگوی روشنگری فرانسوی که راهبرد خشونتآمیز را سرمشق خود قرار میدهد، موجب از دسترفتن مواضع اجتماعی وسیاسی تأثیرگذار اولیهء خود شدند.البته در این فرایند،ساختار فرسودهء جامعه و فرهنگ سنتی حاکم بر آن و نقش مخرب محافظان فرهنگ سنتی و در اقلیت مطلق بودن اقشار تحصیلکرده و متوسط نیز در افول نقش روشنفکران مؤثر بوده است.علاوه بر این،در دورهء پهلوی اول اتخاذ استراتژی«توسعهء آمرانه»به عنوان راهبرد اصلی ترقی جامعه و انسداد سیاسی که رضاشاه بر جامعهء ایران تحمیل کرد،نیز از زمره عوامل مهم دیگری است که سبب ازدست رفتن مواضع اجتماعی و سیاسی تأثیرگذار روشنفکران در جامعهء ایران شد.پیدایش گروه روشنفکران در ایران و به دنبال آغاز جنبش روشنفکری با هدف نوسازی جامعه،به آستانهء مشروطیت بازمیگردد.روشنفکران عصر مشروطیت تا پایان دورهء پهلوی اول نقش تاریخی دورانسازی را به عهده داشتند.آنان پیشگامان مدرنیته و نوسازی بودند.خاستگاه اجتماعی و اندیشگی این روشنفکران و مفاهیم و مسائلی که به آن میپرداختند از زمینههای موضوعی جامعهشناسی تاریخی و از مباحث اصلی جامعهشناسی روشنفکران ایران است.چگونگی ایفای نقش اجتماعی و تاریخی توسط این روشنفکران، پایگاه اجتماعی آنان و نیز نحوهء ارتباطشان با مردم و حکومت موضوع اصلی این پژوهش است. رویکرد روششناختی تحقیق،رویکردی تحلیلی و انتقادی با استفاده از روش فراتحلیل1 و اسلوب جامعهشناسی تاریخی است و در این راه از دیدگاه وبر و پارسونز و دیگر صاحبنظران در زمینهء نقش اجتماعی روشنفکران استفاده شده است.هدف اصلی تحقیق،تبیین جامعهشناسی نقش اجتماعی و سیاسی روشنفکران در عصر مشروطیت و پهلوی اول و یافتن پاسخ برای این پرسش اساسی است که:«چرا روشنفکران پس از انقلاب مشروطیت نتوانستند مواضع اجتماعی و سیاسی تأثیرگذار خود را حفظ کنند؟». برای پاسخگویی به این پرسش چند پیشفرض تاریخی مطرح و سپس با استفاده از مطالعات تاریخی انجام شده در این زمینه به بررسی این پیشفرضها پرداخته شد.
خلاصه ماشینی:
به این فهرست همچنین باید آثار شماری از نویسندگان غربی همچون ان لمبتون(3631)،حامد الگار(9631)و نیکی کدی (3831)را نیز اضافه کرد که تماما به فارسی ترجمه شدهاند و بالأخره باید از صدها کتاب، مقاله،پایاننامه و گزارش تحقیقی نام برد که توسط ایرانیان در مورد روشنفکری یا نقش روشنفکران در تاریخ جدید و حاضر ایران به رشتهء تحریر درآمده است و در مجموع اطلاعات بسیار خوبی دربارهء عصر مشروطیت و پیشگامان فکری آن به دست میدهد.
با این حال رشد تجارت خارجی موجب تماس ایران با کشورهای اروپایی شد و در کنار آن ترجمه و نشر افکار فیلسوفان و متفکران عصر روشنگری اروپا و دیگر افکار ترقیخواهانه به پیدایش گروه اجتماعی روشنفکران منجر شد که بستر جامعهء ایران را برای تحولات اجتماعی و سیاسی جهتگیری شده به سوی مدرنیت آماده نمود که یکی از پیامدهای آن رخداد انقلاب مشروطیت است.
اگرچه همراهسازی نمایندگان جریان تفکر سنتی با هدفهای ترقیخواهانه روشنفکران موجب شد که بالأخره تودههای مردم شهری به کمک این احزاب و انجمنها ورهبر جناح مترقی روحانیت انقلاب مشروطیت را به راهاندازند،اما کشمکشهایی که بعد از پیروزی انقلاب مشروطیت بین جریانهای روشنفکری و نمایندگان قشر سنتی درگرفت و ستیز بیوقفه و همهجانبه سنتگرایان با ترقیخواهان و اتخاذ راهبرد خشونتآمیز از سوی بعضی از جریانات روشنفکری که به صورت ترور مخالفان آزادی و دموکراسی از سوی حزب اجتماعیون-عامیون تجلی پیدا کرد و تندروی برخی روزنامههایی که از سوی گروههای روشنفکری منتشر میشد نهفقط اسباب انهدام مجلس اول را فراهم کرد بلکه همبستگی و انسجام اجتماعون میان جریانهای اپوزیسیون حکومت را به حداقل رساند و سببساز هرجو مرج در جامعه شد و در نهایت باعث از دست رفتن مواضع اجتماعی و سیاسی تأثیرگذار روشنفکران در جامعه و اسباب انزوای آنان گردید.