چکیده:
یکی از پرچالشترین اقدامات رضاشاه،کشف حجاب است،که با مخالفتهای فراوان در جامعهء ایران روبهرو شد.این مقاله،با نگاهی متفاوت به مسئلهء کشف حجاب، تلاش دارد تا آن در زمینهء فرهنگی و ادبی جامعهء ایران در دههء آخر سدهء گذشته و در دو دهه ابتدایی سدهء حاضر قرار دهد و بر این مبنا،با مقایسهء شعر موافقان کشف حجاب با استدلالهای دولتی در زمان کشف حجاب،و نیز مقایسهء شعر موافقان کشف حجاب و شعر مخالفان،هم تفاوت بیان و استدلال موافقان و مخالفان را نشان دهد و هم ابتنای استدلالهای دولتی کشف حجاب بر مدعیان مطرح شده در شعر موافقان کشف حجاب بیان کند.تحلیل محتوای شعر شاعران کشف حجاب نشان میدهد که محتوای این اشعار پنج زمینه کلی زیر را داشته است:بهبود وضعیت عمومی زندگی و فرهنگی زنان با آزادی زنان و حضور آنان در اجتماع،تحصیل علم و هنر و معرفت،انکار رابطهء دین و حجاب،عدم تأثیر حجاب بر عفت زنان،و باستانگرایی و مخالفت با اسلام.بررسی استدلالهای دولتی کشف حجاب وجود این پنج عنصر را در آن نشان میدهد و علاوه دو استدلال اشتغال زنان و نیز عدم تأثیرپذیری از بیگانگان نیز وجود دارد که دلایل اضافه شدن این دو دلیل به دلایل گذشته نیز در این مقاله تبیین شده است.
خلاصه ماشینی:
تحلیل محتوای شعر شاعران کشف حجاب نشان میدهد که محتوای این اشعار پنج زمینه کلی زیر را داشته است:بهبود وضعیت عمومی زندگی و فرهنگی زنان با آزادی زنان و حضور آنان در اجتماع،تحصیل علم و هنر و معرفت،انکار رابطهء دین و حجاب،عدم تأثیر حجاب بر عفت زنان،و باستانگرایی و مخالفت با اسلام.
حجم زیادی از شعرهای ضد حجاب با نامربوط دانستن این رابطه بر نادرستی این تفکر تأکید میکردند و معتقد بودند که اولا حجاب ضامن حفظ عفت در جامعه نیست و زن خود باید اهل عفاف باشد و ثانیا زن در پرده راحتتر میتواند مرتکب خلاف شود ملک الشعرای بهار بین چادر و حفظ ناموس تناسبی نمیبیند: حفظ ناموس ز معجر نتوان خواست بهار که زن آزادتر اندر پس معجر باشد (بهار، 1831:963) در پس پرده ناموس نهان شود زیرا چادر و پیچه حجاب زن بدکار نشد (همان:222) دیگران هم این مضمون را در اشعار خود بیان نمودند: تو پنداری که چادر ز آهن و روست اگر زن شیوه زن شد مانع اوست زنان را عفت و عصمت ضروری است نه چادر لازم و نه چاقچور است اگر زن را بود آهنگ خیزی بود یکسان تئاتر و پای دیزی (ایرج میرزا،5331:97) زن پی پرده پس پرده که بهتر داند وعده کتبی و پیغام شفاهی گیرد (شهریار،به نقل از جعفریان،3831:822) عفت و عصمت هرکس به شرف پابند است کی شود حافظ ناموس کس این تیره ثیاب (فانی،به نقل از جعفریان،3831:591) پرده از چهره گرفتی مفکن پرده شرم که عفاف تو در این پرده بسی بیشتر است (دکتر محمود افشار،به نقل از جعفریان،3831:491) عفاف تو نه در قید حجاب است مباداغ زین سخن پروایی ای زن عفاف تو به اخلاق ستوده است که با شو یکدل و یکرایی این زن (صادق سرمد،به نقل از جعفریان،3831:7229 برخی حجاب را تنها پوشاننده فساد میدانستند نه از بین برنده آن: در حجاب است سخن گرچه بود ضد حجاب بس خرابی ز حجاب است که ناید به حساب (عشقی،7531:812) بگو به مفتی شهر آنکه انقلاب کند حجاب بر سر افعال ناصواب کند (نصیری بروخی، به نقل از جعفریان،3831:891) به زندان چادر درون همچو دزد ز خود بد خویش گیرند مزد (اورنگ،نماینده مجلس شورای ملی،به نقل از جعفریان،3831:912) باستانگرایی و مخالفت با اسلام تمایل به ایران باستان در این دوره رواج بسیاری یافته بود.