خلاصه ماشینی:
در سده اول و دوم هجری کار قضات، وسعت فراوانی یافت به این معنی که در کنار احقاق حق و دفع باطل،«امر به معروف و نهی از منکر»نیز برعهده قضات قرار گرفت و ایفای چنین وظیفه دشواری اقتضا میکرد که قاضی دارای قدرت اجرایی نیز باشد و کار شرطه یعنی همان نیروی انتظامی امروزی برعهده قضات قرار داشت که البته بعدها سازمانی مستقل گردید و همچنین وظیفه حفظ حقوق ایتام و نگهداری مال کسانی که غایب بودند(امور سرپرستی اموال محجورین و صغار...
رسیدگی به دعاوی مردم بر ضد مأموران دولتی از امتیازات قاضی مظالم بود اگر والی از راه عدل و انصاف خارج میشد یا متصدی خراج در کار خود ستم پیشه میساخت دیوان مظالم از سه دیوان حسبه،دیوان شرطه و دیوان قضا تشکیل میشد و ریاست دیوان مظالم بر این سه دیوان نظارت داشت.
15 البته تاریخچه دقیق پیدایش و ایجاد" دیوان حسبه"دقیقا مشخص نیست ولی در تاریخ صدر اسلام آمده است که"حسبه"و مسئولیتهای مربوط به آن،به روزگار پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم و دوران طلایی عدالت در عصر حکومت امیر المؤمنین حضرت علی علیه السلام باز میگردد یعنی زمانی که رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم و یا امیر المؤمنین علیه السلام شخصا امور حسبه را به عهده داشتند و یا این امر را بر عهده افراد دیگری گذاشتهاند که علما خاصه و عامه در کتب معتبر خود کرارا بدان اشاره نمودهاند.
بنابراین قضات در دوران بعد از اسلام نیز از دو حال خارج نبودند،بعضی حامی حق و طرفدار مظلوم بودند و برخی دیگر برای حفظ مقام و موقعیت خود به هر عمل دور از عدل و انصاف تن میدادند.