چکیده:
ماه نشر شده بود،تحلیل محتوا شد.علاوه بر آن،پرسشنامهء ویژهای که برای آزمون زمینهای مرتبط با برداشت روزنامهنگاران ایران از دولتمردان تنظیم شده بود،به وسیلهء 54 روزنامهنگار باسابقهء انتقادنویس تکمیل شد.در این تحقیق،یک مطالعهء موردی نیز انجام شد و مقولهء رشد جمعیت ایران و عکسالعملهای انتقادی آن در یک مقطع خاص مورد بررسی قرار گرفت و یک مدل ابداعی نیز برای ارتباط آرمانی دولت-مطبوعات-ملت ارائه گردید.مقالهء حاضر خلاصهای است از یک گزارش 553 صفحهای که منعکسکنندهء وضعیت انتقاد در مطبوعات ایران،ریشههای شکلگیری آن و راههای افزایش کارآیی آن است. اگر این فرض را بپذیریم که انتقادهای مستند،دقیق و خردگرایانه که دور از اغراض شخصی بوده و از مسئولیت و شهامت ناقد سرچشمه گرفته باشند،میتوانند در آگاهی افکار عمومی از خطاها و کجرویها و نظارت آنان بر عملکردها ایفای نقش کنند و از آن سو،انتقادهای سست،احساسی و مغرضانه میتوانند منتج به ناامیدی و کاهش عزت نفس مردمان،به ویژه در کشورهای در حال گذر شوند،شناخت وضعیت انتقاد در مطبوعات ایران،برای تحلیل کارکردهای مثبت و منفی آن و برنامهریزی به منظور فراهم کردن زمینهء رشد کارکردهای مثبت آن ضروری است. برای ارائهء این تحقیق،مجموعهء قوانین مربوط به مطبوعات ایران-از آغاز تاکنون-مورد بررسی قرار گرفت.پس از ارائهء تعریفی عملیاتی از دولتمردان(سرآمدان هر سه قوه)کلیهء گفتههای آنان دربارهء مطبوعات و روزنامهنگاران طی شانزده سال استخراج و به وسیلهء نرمافزار ویژهای که برای این بررسی طراحی شد،مورد تحلیل محتوا قرار گرفت.همچنین با نرمافزار طراحیشدهء دیگری،616 نسخه از 215 عنوان روزنامه و مجله که طی یک
خلاصه ماشینی:
"بررسی مجموع گفتههای دولتمردان ایران از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی تا سال 4731(زمان اجرای پروژهء حاضر که مرکب از 94 هزار کلمه بوده و از آن 1922 گویهء باید و نباید استخراج شد)نشانی میدهد که در سال اول پیروزی انقلاب،تعداد اظهارنظرهای دولتمردان دربارهء مطبوعات در سطح بالایی بوده و بعد به تدریج کم شده و در میانهء جنگ به کمترین رسیده و مجددا پس از پایان جنگ و به ویژه از سال 0731 که تحولی در مطبوعات کشور به وجود آمد و تنوع مطبوعات به بالاترین حد خود در طول تاریخ مطبوعات ایران رسید،تعداد اظهارنظرها افزایش یافته است:اما در تمامی 61 سال مورد بررسی،میزان نارضایتی دولتمردان ایران از مطبوعات و روزنامهنگاران دو برابر رضایتشان بوده است.
انطباق گفتههای شانزده سال گذشتهء دولتمردان ایران باتئوریهای هنجاری رسانهای نشان میدهد که بایدها و نبایدهای آنان دربارهء مطبوعات به گونهای بوده که بر یک تئوری خاص حتی در سطح حداقل 05 درصد گویهها نیز متمرکز نشده است.
ع-نمودار تحول حضور شش تئوری هنجاری رسانهها در میان گفتههای دولتمردان ایران طی شانزده سال(8531-3731) (به تصویر صفحه مراجعه شود) مجموعهء گویههای دیگر نشانگر تمایل برای حضور انتقاد در مطبوعات است،اما شرایطی که برای این حضور مطرح شده،مبهم و در موارد کاملا نامفهوم و حتی غیر ممکن است.
مجموعهء اطلاعات فوق نشان میدهد که مطبوعات ایران از حوزهء تئوری اقتدارگرایانهء قبل از انقلاب اسلامی خارج شدهاند(فقط 4/8 درصد گویهها مربوط به این تئوری است)اما وارد حوزهای شدهاند که چشمانداز آن پیش از آنکه بایدها و نبایدهای مشخص،تعریـ شده،کاربردی و منطبق با خصلت روزنامهنگاری در آن باشد،مجموعهء پیچیدهای از ترکیب تئوریهای مختلف است."