خلاصه ماشینی:
"براساس این فرض عاملی که اثر دانش توزیع را تعدیل میکند نیز شناسایی میشود زیرا این امر بر میزان جذب اطلاعات نمایندگان توسط دانش توزیع شده،اثرگذار است:انعکاس وظیفه نمایندگان وظایف که بر جزئیات تأکید میکنند طبق تعریف،گروههای تصمیمگیری برای اتخاذ تصمیم بایستی به موافقت دست یابند.
بنابراین دانش توزیعشده اعضای گروه،ممکن است بهکارگیری نمایندگیهای وظایف با تأکید بر جزئیات منجر شود که در نهایت این امر منجر به عملکرد بهتر تصمیمگیری گروهی میشود این امر نمایانگر نوعی یادآوری هماهنگشده از اطلاعات و یا اعتبار درکشده از اطلاعات نیست بلکه تغییری اساسیتر در درک اعضای گروه در مورد وظیفهای است که دانش توزیع و دانش در مورد حوزههای تخصصی دیگران را ثرگذار میسازد.
بنابراین پیشبینی میشود تعاملات میان دانش توزیع و تفکر(مانند زمانی که اعضای گروه در مورد وظیفه خود فکر میکنند،دانش توزیع به کیفیت بالاتر تصمیم میانجامد(فرض 4 الف))به احتمال زیاد منجر به توسعه نمایندگیهای وظیفهای در میان اعضای گروهها میشود که بر جزئیات اطلاعات تأکید دارند(فرض 4 ب).
امتیاز 4،زمانی داده میشد که بخش مهمی از اطلاعات،توسط حد اقل یکی از اعضای گروه مطرح میشد و دو عضو دیگر به روشنی به اطلاعات مطرح شده،واکنش نشان میدادند)با سئوال کردن در خصوص آن، تکرار آن،ترکیب آن با سایر اطلاعات و نتیجهگیری از آن با توجه به بهترین گزینه تصمیم در پرتو اطلاعات)و آن را با سایر اطلاعات،منسجم میساختند و یا وقتی دو بخش از اطلاعاتی حیاتی مطرح میشد،حد اقل دو عضو به روشنی به اطلاعات مطرحشده،واکنش نشان میدادند اما گروه به عنوان یک کل در راستای تصمیمگیری در انسجام آیتمهای اطلاعاتی،ناموفق عمل کرد."