چکیده:
با توجه به اهمیت و نقش دفاع مقدس و سینمای منتسب به آن در ارائه تصویر «خود» و «دیگری» و تاثیر آن در بازسازی هویت ملی، تحقیق حاضر درصدد شناخت تصویر ارائه شده از دشمن و تحول آن در سه دهه اخیر است. برای دستیابی به این هدف، به بررسی مفهوم و نظریه های بازنمایی از دیدگاه ریچارد دایر و استوارت هال پرداخته شده است. در ادامه، دیدگاه های صاحب نظران تئوری هویت به عنوان مکمل نظریات هال، مطرح می شود. برای گردآوری و تحلیل متون از الگوهای کیت سلبی، ران کادوری و رولان بارت به صورت ترکیبی استفاده شده است. نتایج به دست آمده از این تحقیق، بیانگر این قضیه است که ابزارهای بازنمایی تصویر عراقی ها، به عنوان دیگری، طی سه دهه تغییرات قابل توجهی پیدا کرده است: در دهه 60، بیشتر از رمزگان کلامی، در دهه 70 بیشتر از رمزگان اجتماعی و در دهه 80، بیشتر از رمزگان فنی بهره گرفته شده است. همچنین، در دهه اول تصویر عراقی ها متکی بر اثرات هجوم عراقی ها، به صورت تصویر ذهنی از انسان هایی با مشخصاتی چون «بی رحم»، «خانه خراب»، «بی شرف» و متجاوز ارائه می شود. در دهه دوم با تصویر انسان های کودن، چاق با سیبل های کلفت و صدای زمخت روبه رو می شویم و در سومین دهه، این تصویر متحول شده و با انسان های مسلمان و برادر که با زور وارد جنگ شده اند، روبه رو هستیم. با بررسی و تحلیل فیلم ها آنچه در مواجهه با دیگری در تمام متون دیده شده است «استعاره مرز» برای مواجهه با عراقی هاست. در تمام فیلم های انتخابی از سینمای دفاع مقدس، بین خودی و غیرخودی، بین ایرانی ها و عراقی ها مرزی متصور است. در دهه اول، مرز عینی و واقعی است، در دهه دوم در حالتی گذار، با مرزهای شیشه ای و لرزان بین خودی و غیرخودی روبه رو هستیم و در نهایت در دوره سوم، مرزها کاملا نمادین می شوند
خلاصه ماشینی:
"در ادامه میتوان یافتههای تحقیق در مورد تحول صورت گرفته در بازنمایی تصویر عراقیهاطی سه دوره مختلف را به شرح ذیل بیان داشت:در نگاه کلی به سه دهه 60،70 و 80 سینمایدفاع مقدس،تحول صورت گرفته در ارائه تصویر عراقیها به شرح ذیل است:یک سر طیفبیشتر خودی را مد نظر قرار میدهد،سر دیگر طیف متعلق به دیگری است و در میانه راهوضعیت تعلیقی از خودی و دیگری وجود دارد.
*دهه اول در فیلمهای منتخب این دهه(فیلم مرز و فیلم پرواز در شب)با توجه به دوران حساس جنگو تأکید فراوان بر حضور ایرانیها در برابر دشمن بعثی،بیشتر از تصویر کلامی و غیر کلامیجهت ارائه تصویر عراقیها استفاده شده است.
نتیجهگیری با عناوین به یافتههای فصل چهارم و با توجه به نظریه بازنمایی بر ساختارگرایی،در نهایت میتوان این طور نتیجه گرفت که وجود رمزگان غالب برای تصویر کردن عراقیها و همچنینارائه تصاویر متفاوت از عراقیها در هر سه دهه گواه این ادعاست که سینمای دفاع مقدس دربازنمای تصویر عراقیها با استفاده از ساختار و گفتمان موجود در جامعه و همچنین تحتشرایط خاص،تصاویر خاص و متفاوتی از عراقیها نشان داده است.
بازنمایی«خود»و«دیگری»در سینمای دفاع مقدس طبق نظریه فرزان سجودی در مورد ترجمه یبن فرهنگی و حالت چهارگانه میان خودی ودیگری میتوان فیلمهای مورد بررسی این تحقیق را در سه حالت زیر تقسیمبندی کرد:1)نمایش خود و نه نمایش دیگری،به این معنی که در این دوره تنها خودی مطرح و مد نظر استو دیگری نادیده گرفته میشود؛2)نمایش هم خود؛هم دیگری."