چکیده:
این واقعیت که سیاست عملی تابعی از مفاهیم و
نظریههاست، تحلیلگران را بدان وامیدارد که در مقام شناخت و تجویز الگوهای
مدیریتی، نسبت به درک معانی و ملاحظات اجرایی ناشی از ماهیت مفاهیم، اهتمام ویژهای
داشته باشند؛از جمله این مفاهیم بنیادین که در حوزه فلسفه سیاسی معاصر بدان توجهی
خاص شده است، میتوان به«مصلحت»اشاره داشت.طرح مفهومی و نظری«مصلحت»در میراث فکری ایرانی، از جمله مزایایی است که پرسش
از«چیستی»و«کاربرد عملی»مصلحت در اندیشه ایرانی را توجیه میکند.افزون بر اینکه
بومی بودن این چارچوب تحلیلی و حضور عناصر هنجاری در آن، دلیل دیگری است که ضرورت
طرح این پرسش را مشخص میکند.به منظور پاسخ به این پرسش، نویسنده نخست، و به اجمال، حوزههای اصلی اندیشه
سیاسی در ایران را بررسی کرده و بر اساس آن، در هر حوزه، به شناخت معنا و شناسایی
اصول کاربردی مصلحت در عرصه حکومتی، اهتمام ورزیده است.نتیجه آنکه تصویری نسبتا
جامع از مصلحت ارائه شده که قابلیت عرضه در عرصه فلسفه سیاسی مدرن را داراست.
خلاصه ماشینی:
"تأکید بر جایگاه ممتاز اندیشه سیاسی ایران در حوزه سیاست و حکومت از جمله نکات مهمی است که توسط طیف متنوعی از تحلیلگران، با توجه به پیشینه تاریخی زیاد ایران و شکوفایی عناصر برجسته فرهنگ انسانی در بستر تمدن ایرانی، مورد تأکید قرار گرفته است(1972، jrettahC )؛به همین دلیل است داریوش آشوری که این مطلب را نه یک«تعصب ملی»بلکه واقعیتی تاریخی ارزیابی میکند که مستندات زیادی را در حوزههای مختلف علمی، فرهنگی، مدیریتی و سیاسی میتوان برایش سراغ گرفت (آشوری، 2536، صص 183-231).
مصلحت حکومت ماهیتی سلسله مراتبی داردورود آریاییها به فلات ایران، گرچه آغازگر تحولی تازه در روش مدیریت جامعه بود، این تحول به صورت یکدست و گسترده در تمام قلمرو ایران به وقوع نپیوست و لذا مشاهده میشود که الگوهای متفاوتی از اعمال قدرت در درون ایران شکل میگیرد که مبتنی بر وجود کانونهای قدرتی است که هر یک برای خود دارای اعتبار خاصی میباشند.
3. در سنت سلوکی و یا مرآتی که به«آیین وزراء»نیز شهرت یافته است، تلقیای خاص از مصلحت و حکومت مدنظر است که میتوان آن را معطوف به قدرت دانست مطابق تحلیل اندیشه بزرگانی چون عنصر المعالی در قابوسنامه، مشخص میشود که مصلحت در این سنت منحصر در کسب، حفظ و بسط قدرت است و لذا نظام سیاسی با محوریت صاحب قدرت، یعنی پادشاه، شکل میگیرد و در پیرامون آن سایر صاحب منصبان از قبیل سپهسالاران، وزیران، دبیران، ندیمان و خدمتگزاران قرار میگیرند."