چکیده:
هدف:این مقاله به مطالعهء میزان دستبرد در یک دستنبشته،زمان دستبرد در آن این دستبرد و بر ساختگی از سوی چه کسی یا چه کسانی انجام گرفته است،میپردازد. روش:روش پژوهش حاضر اسنادی،بررسی تاریخ و از نوع کتابخانهای است. یافتهها:با توجه به نمونههایی که در این پژوهش از آنها یاد میشود،اندازه دستبرد در دستنبشتهها را میتوان در سه رده کلی بدین ترتیب گروهبندی کرد:1.دستنبشتههای برساختهء بیپایه و بیبنیاد؛2. دستنبشتههای برساختهای که پایه و بنیادی داشتهاند؛3.دستنبشتههایی که اندازهء دستبرد آنها با ابهام همراه است.گروه دوم از دستنبشتههای برساخته،که بخش مهمی از پژوهش را به خود اختصاص میدهد باز خود پنج سطح و رویه دارد که عبارتند از:1.بر ساختگی در کل یک نوشته؛2.برساختگی بخشی،فصلی،و یا صفحاتی از یک کتاب یا رساله؛3.برساختگی در سطح جمله و چند جمله؛4. برساختگی در سطح واژگانی و عددی؛5.که آثار آفریده شده با این ویژگی چندان ناپسند نیست.
خلاصه ماشینی:
"لاوم به یادآوری است که الگوبرداری و رونویسی از نوشته پیشین کاری است که هر کاتبی انجام میدهد؛ اما در این میان چه تفاوتی است که یکی را برساخته نام مینهیم و دیگری را چنین نامی نمیدهیم؟همچنین اگر در نظر بگیریم که یک دستنبشته از چند صد سال پیش با تاریخ فرضی پنجم صفر سال 719 هجری مهی(قمری)وجود دارد،و در برابر آن اگر کسی امروزه از روی آن دستنبشته رونویسی کند،اکنون دو دستنبشته با یک تاریخ وجود دارد،آیا نباید میان هر کدام از آنها تفاوتی قائل شد؟بدون شک دستنبشتهء نخست حقیقی و دومی جعلی است.
علامه قزوینی به استناد ابیات مورد ستایش«ابوالفواس»،در این باره چنین آورده است:نظر به ابیات یاد شده، به نظر میرسد که فردوسی کتاب خود را به«ابوالفوارس طغانشاه محمد»،تقدیم کرده است،این در حالی است که امیر نامبرده شده هیچگاه در زمان فردوسی در هیچ جای ایران وجود نداشته است،بلکه بنا به گفته چهار مقاله نظامی عروضی و اشعار ازرقی هروی و سکههایی که از این پادشاه بجا مانده است،او حاکم هرات بوده و اگر چه از ریز زندگی او چیزی نمیدانیم،اما همین بس که سکه باقی مانده از او در سال 674 ضرب شده است.
4. مینوی درباره این دستنبشته میگوید:«در باب نسخهای از رباعیات خیام مورخ 856 هجری قمری که در کتابخانه مستر چستر بیتی است،چون اصل آن را ندیدهام چیزی به قطع نمیتوان گفت ولی شک و تردیدی در اصالت آن به خاطرم راه یافته است،چون نمونهای از خط آن که در چاپ پروفسور آربری به دست داده شده است، شباهت به خط صفحه اول از رساله معراجیه منسوب به ابنسینا دارد که در تهران به چاپ عکسی منتشر گردیده است و آن صفحه به اقرار ناشرین آن در همین ازمنه اخیره از برای تکمیل متن کتابت شده است."