چکیده:
عدالت،مقدسترین آرمان بشری در طول زندگی اجتماعی اوست.نیمنگاهی به تلاش مصلحان و اندیشههای فرهیختگان جوامع انسانی،بهخوبی ترسیمگر این آرمان شهر است.در فراز و فرودهای تاریخی،هیچگاه نمیتوان به تعریف و تبیین واحدی از عدالت دست پیدا کرد.این اختلاف،پیامدهای متعددی در زندگی اجتماعی و نهادهای مدنی داشته است،و علیرغم وحدت نظر اولیه،شاهد اختلافات بسیاری در نهادهای اجتماعی هستیم.یکی از این اختلافات،مربوط به وظایف دولت و مبنای کارکردی آن وظایف است.ایجاد صلح،تحقق جامعه مدنی،ایجاد حق و آزادی و تحقق مردمسالاری دینی،از جمله پاسخهای ارائه شده به سؤال مزبور است.این مقاله در صدد است با تکیه بر ماهیت عدالت،به عنوان اصلیترین وظیفه دولت دینی،به تعیین مصادیق آن بپردازد و با تکیه بر آموزههای دینی درخصوص عدالت اجتماعی و با ملاحظه عنصر انصاف،وظایف دولت را ترسیم نماید.
خلاصه ماشینی:
"امام علی علیه السلام،آرامش حاکم را در این نکته خلاصه میکند که عدالت در حیطهء او حاکمیت پیدا کرده باشد نکتهء قابل ذکر آنکه،پررنگ بودن عدالت،منافاتی با ارزشمند بودن اصل محبت و اخوت حاکمان و مردم،و تلاش برای حل مشکلات از طریق محبت ندارد،چراکه عدالت یک اصل حقوقی و محبت یک اصل اخلاقی است؛در نتیجه،همهء آزادیها و حقوق در پرتو عدالت شکل میگیرند و جهت خود را پیدا میکنند.
در یک نگاه اجمالی میتوان موارد ذیل را به عنوان وظایف دولت دینی مدنظر قرار داد: برقراری امنیت،ایجاد نظم،دفاع از جان،مال و آبروی مردم،(بقره:642-/152 یوسف:99:101)رعایت عدالت قضایی،(ص:62)کاستن از مسائل دست و پاگیر اجتماعی،(کهف:78-88)اجرای عدالت اقتصادی،(یوسف:55)اجرای عدالت توزیعی و نظات و کنترل بازار،(یوسف:73)ایجاد زمینههای اشتغال و توسعه و حفظ منابع موجود،(بقره:502)آموزش نیروها و منابع انسانی کارآمد،(بقره:502)توجه ویژه به توزیع درآمدهای مالی،(توبه:8)دمیدن روح وحدت و اجیاد اخوت دینی،(نساء:95)تلاش برای تحقق آرامش روانی جامعه در راستای زدودن شبهات از طریق اطلاعرسانی مناسب،(نساء:38)کمک به مستضعفان جهان و رویکردی جهانی داشتن درخصوص مبارزه با ظلم و شرک،(نساء:57)مسئولیتپذیری و وظیفه پاسخگویی داشتن هم نسبت به رفتار خود و هم زیردستان(طه:32 و 72)و مهمتر از همه،برخورداری از توانمندی بالای نظارتی،آنچنانکه در داستان حضرت سلیمان علیه السلام مشاهده میشود.
نگاه دولت دینی آن است که مشکل شهروند،مشکل اوست و براساس اصل انصاف،همچنانکه حاکم دوست دارد همگان در حل مشکلات به او کمک کنند،پس او هم باید چنین احساس وظیفهای داشته باشد و در هرحال،خود را بهجای دیگران قرار داده تا بتواند دقیقتر وظایف خود را بشناسد و آنها را اجرایی کند.
ک:داود فیرحی،«دولت بعد آن،مشروعیت و رقابتهای سیاسی»،هرچند به نظر میرسد،در نامهء 35 امام علی علیه السلام و موارد دیگری از آموزههای دینی،بین عدالت و انصاف پیوند خورده باشد و از نگاه دینی،مخفی نمانده است."