چکیده:
نویسنده مقاله، اصل در دین را نوآوری و تجدد دانسته و معتقد است که قرنهاست در صنعت دانشهای دینی دچار رکورد و رکون بزرگی شدهایم و ضروری است که تحول چشمگیری در فرآیند علوم دینی حاصل شود. البته از دیدگاه وی در برخی از علوم دینی همچون کلام جدید (توسط استاد مطهری رحمهمالله ) و در حوزه فقه و اصول (توسط حضرت امام قدسسره ) و فلسفه نیز (به دست صدر المتألهین شیرازی رحمهمالله ) اصلاحات و ابداعاتی صورت گرفته است، ولی همچنان ناکافی و اندک به نظر میرسد. وی در ادامه مقاله خود به تقسیمبندی موانع نواندیشی دینی پرداخته و آفتهای نوفهمی دینی را به مجموعههای درون دینی و برون دینی تقسیم کرده و به هر کدام با زیرمجموعههایشان بسطی فهرستوار دادهاند.
خلاصه ماشینی:
"البته هیچگاه منظور ما از اسباب دینی این نیست که خود دین یکی از موانع نوفهمی آن است و نمیتوان از آن آراء نوینی را استخراج کرد؛ زیرا این نظر مخالف واقع و تاریخ دین است؛ بلکه مراد از اسباب دروندینی یکسری عواملی است که در متن و یا به حساب متن دین تلقی و باور میشود؛ شاخصههایی همچون اشتراکات لفظی، ضعف سند، ضعف دلالت، اعراض مشهور از برخی روایات صحیح، وجود روایات متعارض، ورود روایاتی از خارج دین در متن دین، دور شدن از عصر رسالت و تشریع، شاذ بودن برخی از آراء، مستحدثات برخی از وقایع جدید و نبودن حکم و دستور قطعی در مورد آنها، مانند قطع اعضاء میت و پیوند آن و ناباروری (تعقیم) دائم برای مردان و زنان میتواند موجب کندی و آهستگی روند نوآوری دینی باشد."