چکیده:
در بخش نخست این مقاله،قانونمندی تاریخ از منظر عقلانی مورد بررسی قرار گرفت،و اثبات شد که تحولات تاریخ نیز مانند همه کنشها و واکنشهای هستی،مشمول نظام علی و معلولی بوده و هویت مشترک انسانها به عنوان سلولهای اصلی جامعه و تاریخ، وجود قوانین مشترک را در تاریخ توجیه میکند و این سنتمندی تاریخ با آزادی انسانها منافات ندارد،چرا که در پدیدهها و حوادث انسانی و اختیاری،همواره یکی از اجزای علت تامه،اراده خود انسانهاست.اکنون در این بخش،برخی از ادلهء دینی سنتمند بودن تاریخ را مورد بررسی قرار میدهیم که به طور خلاصه میتوان گفت:آیات قرآنی که به وجود«سنتهای الهی»در تاریخ تصریح نموده،انسانها را به عبرتآموزی یا سیروسفر در سرزمینهای گوناگون دعوت مینماید و نیز سرگذشت اقوام گذشته را راهنمای هدایت بشر مطرح مینمایند،قانونمندی تاریخ را از منظر دین به وضوح اثبات میکنند.
خلاصه ماشینی:
"/}1 سنت در این فراز قرآن مجید نیز به معنای روش و سیره عملی است و ناظر به سنن الهی در امتهای پیشین است،زیرا عبارت{/«فسیروا فی الأرض فانظروا کیف کان عاقبة المکذبین»،/}حاکی از آن است که مقصود از«سنن»همان سیره نزول عذاب نابودی است که بر انسانهای ظالم و طاغوتهایی که در گذشته میزیستهاند نازل شده و قدرت نظامی و قصرهای سر به فلک کشیده و ثروتهایشان نتوانست آنها را نجات دهد.
«آیا روی زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند چه شد؟!همانها که نفراتشان از اینها بیشتر،و نیرو و آثارشان در زمین فزونتر بود،اما هرگز آنچه به دست میآوردند نتوانست آنها را بینیاز سازد[و عذاب الهی را از آنان دور کند]*هنگامی که رسولانشان دلایل روشن برای آنان آوردند،به دانشی که خود داشتند خوشحال[و غیر آن را هیچ میشمردند]،ولی آنچه[از عذاب]به تمسخر میگرفتند آنان را فرا گرفت*هنگامی که عذاب[شدید]ما را دیدند گفتند:«هماکنون به خداوند یگانه ایمان آوردیم و به معبودهایی که همتای او میشمردیم کافر شدیم»*اما هنگامی که عذاب ما را مشاهده کردند،ایمانشان برای آنها سودی نداشت.
همان،آیههای 82-85:«آیا روی زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند چه شد؟!همانها که نفراتشان از اینها بیشتر،و نیرو و آثارشان در زمین فزونتر بود،اما هرگز آنچه به دست میآوردند نتوانست آنها را بینیاز سازد[و عذاب الهی را از آنان دور کند]*هنگامی که رسولانشان دلایل روشن برای آنان آوردند،به دانشی که خود داشتد خوشحال بودند[و غیر آن را هیچ میشمردند]،ولی آنچه[از عذاب]به تمسخر میگرفتند آنان را فرا گرفت*هنگامی که عذاب[شدید]ما را دیدند گفتند: «هماکنون به خداوند یگانه ایمان آوردیم و به معبودهایی که همتای او میشمردیم کافر شدیم»*اما هنگامی که عذاب ما را مشاهد کردند،ایمانشان برای آنها سوی نداشت."