چکیده:
در ماههای اخیر کتابی در ایران منتشر شده که نویسندهء آن به نقد برخی از ابعاد دیدگاه رایج شیعیان در مسئله امامت میپردازد.اصل کتاب به زبان انگلیسی است که اغلب موافق ذوق و سلیقهء خاورشناسان و منتقدان دیدگاه سنتی شیعه از کار در آمده،و تصرفاتی که در ترجمهء فارسی(زیر نظر مؤلف)صورت گرفته،چنان است که گویای برای«جلب نظر شیعیان»بوده است.مؤلف با استفادهای گزینشی و جانبدارانه از روایات،چنین مینمایاند که دیدگاه کنونی شیعیان در مسئله امامت،دیدگاهی افراطی و غالیانه است.نوشته حاضر در نگاهی گذرا،به برخی از کاستهها و نقاط قابل نقد این کتاب میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"به راستی آیا نویسنده بر این باور است که میرزای قمی در تعبیراتی چون«اصحابه المرضیین»1 همۀ صحابۀ پیامبر را مورد نظر داشته است؟آیا همین تعبیر گویای آن نیست که از نظر میرزای قمی برخی از اصحاب پیامبر«غیر مرضی»بودهاند؟ برخورد گزینشی با تاریخ و روایات مضمون سخنان مؤلف در قسمتهایی از بخش اول کتاب آن است که امام باقر و امام صادق علیهما السلام با وجود آنکه شرایط برای اقدام سیاسی آنان مهیا بود،از هرگونه اقدام در این باره خودداری ورزیدند و شیعیان را نخست در حیرت فرو بردند و در نهایت به این دیدگاه رساندند که بای امام را صرفا(یا در درجۀ نخست)پیشوای مذهبی خود بدانند،نه رهبر سیاسی: بسیاری از مردم امید داشتند که رئیس خاندان پیامبر در آن عصر،امام محمد باقر علیه السلام،رهبری نهضت را به دست گرفته و قیام خواهد کرد.
مادلونگ به پیروی از کسانی چون ابو الحسن اشعری2و همنوا با برخی دیگر از خاورشناسان به ترویج این دیدگاه میپردازد که از نظر هشام بن حکم،پیامبر برخلاف امام نیازی به عصمت ندارد؛چرا که از طریق وحی از خطاهای خود آگاه میشود!وی همچنین به صورت ضمنی از پیشینۀ بتپرستی رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله سخن میگوید!3شبهاتی از این قبیل و پاسخهای آنها بارها در منابع مختلف آمده (1).
2ناگفته پیدا است که چنین اشخاصی برای دریافت وجوهات شرعی نیز از هر کس دیگری سزاوارترند؛از همین رو،هنگامی که گروهی از اهل یمن وجوهاتی را با خود میآورند،امام حسن عسکری علیه السلام به عمری فرمان میدهد که اموال یاد شده را از آنان دریافت دارد و میافزاید:«فانک الوکیل و الثقة المأمون علی مال الله»."