چکیده:
این دو مجموعه که حاصل سخنرانی جان هیک در سال 2002 در بریتانیا است، به تبین سه قرائت انحصارگرایی دینی، شمولگرایی دینی و پلورالیسم دینی میپردازد. وی 60 سال پیش آنگاه که دانشجوی رشته حقوق بوده است، به دلیل عدم آشنایی با سایر ادیان و نیز عدم ملاقات با افرادی از سایر ادیان، معتقد به انحصارگرایی دینی بوده است. اما در پایان و هم اینک با وجودی که با باور قلبی به مسیحیت میزید و معتقد است که این دین پایدار، با دوام در حوزه رشد معنوی است، اما در عین حال، به سایر ادیان و صاحبان آنان آزادی عمل داده، به رسمیت شناخته و معتقد است که دیگر ادیان را نباید رقیب یا دشمن فرض کرد؛ چرا که این ادیان واکنشهای متفاوت انسان از حقیقت الاهی بوده که برگرفته از فرهنگ انسانی است. و بدینسان وی به پلورالیسم دینی معتقد میشود.
خلاصه ماشینی:
"اما در پایان و هم اینک با وجودی که با باور قلبی به مسیحیت میزید و معتقد است که این دین پایدار، با دوام در حوزه رشد معنوی است، اما در عین حال، به سایر ادیان و صاحبان آنان آزادی عمل داده، به رسمیت شناخته و معتقد است که دیگر ادیان را نباید رقیب یا دشمن فرض کرد؛ چرا که این ادیان واکنشهای متفاوت انسان از حقیقت الاهی بوده که برگرفته از فرهنگ انسانی است.
این روشنفکران و سایر متفکران مسیحی افرادی هستند که به دکترین سنتی «تجسم عینی خدا بودن حضرت مسیح» اعتقاد دارند اما معتقدند که خود حضرت مسیح به این موضوع نمیپرداخت و عباراتی نظیر «...
ازاینرو، چون رستگاری به عنوان بخشیده شدن و پذیرفته شدن از سوی خدا به خاطر مکافات گناهان مردم از سوی حضرت مسیح است، لذا رستگاری همه افراد بشر تنها براساس تعریف مسیحی آن پذیرفته میشود.
اما براساس دکترین سنتی، مسیحیان از معرفتی منحصر به فرد برخوردارند و میتوانند مستقیما با خداوند ارتباط برقرار کنند و آنان از نظر اخلاقی و معنوی بهتر از سایر ادیان هستند.
پس دین واقعی خداوند یکی است «إن الدین عند الله الإسلام» در عین حال، هر چند ما از نظر دینی وشناختی انحصارگرایی به معنی خاص هستیم، اما از نظر رفتاری، پلورالیسم عمل میکنیم.
پلورالیسم دینی هم چه به معنی تنوع فهمها از متون دینی و یا تنوع تفسیرها از تجارب دینی هیچگاه قابل پذیرش نخواهند بود زیرا از دیدگاه ادیان گزارههای دینی جزو دین به شمار میروند و از این نظر تفسیر دین به تجربه دینی تفسیری ناسازگاری با دین است."