چکیده:
دراین مقاله هدف معرفی پایاننامه نیست.1بلکه ارائه مطالبی از پایاننامه است که براساس نظریه نقشگرای نظاممند هلیدی به بررسی کتابهای درسی دانشگاهی و مقایسه آنها با متون همسان غیردرسی پرداخته است.براین اساس کتابهای درسی دانشگاهی و کتابهای غیر درسی همسان از دو جنبه متفاوت،تجزیه و تحلیل میشوند.اول،توزیع فراوانی فرایندها دراین کتب و دوم چهارچوب نگارش کتابهای درسی در مقایسه با کتب غیردرسی همسان.در این پژوهش،کتابهای درسی و غیردرسی دانشگاهی در دو رشته مختلف علوم انسانی و علوم پایه،جامعه آماری را تشکیل میدهند و با استفاده از دو شیوه آمار توصیفی و استنباطی به تجزیه و تحلیل دادهها پرداخته و براین اساس مشخص میشود که توزیع درصد فرایندها در کتابهای مربوط به رشته علوم انسانی و علوم پایه متفاوت است.براین اساس،فرایندهای مادی و رابطهای در کتابهای انتخاب شده علوم پایه بیشتر از علوم انسانی است و از سوی دیگر توزیع فراوانی فرایندهای ذهنی و بیانی در رشتههای علوم انسانی بیشتر است.
خلاصه ماشینی:
"existential (به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل 1 انواع فرایندهای اصلی و فرعی براساس تقسیمبندی هلیدی(4991) ادبیات این حوزه براین اساس در بخش دوم فصل مذکور پیشینهای از مطالعات صورت گرفته درخصوص بررسی متون مختلف با تکیه بر نظریه نقشگرای نظاممند هلیدی در داخل و خارج از کشور بیان شده است که ازاین میان میتوان به موارد زیر اشاره کرد: 1.
جدول 2 توزیع درصد فراوانی هریک از شش فرایند در کتابهای درسی دانشگاهی رشته روانشناسی (به تصویر صفحه مراجعه شود) ترتیب توزیع فرایندها برحسب درصد: رابطهای>ذهنی>مادی>بیانی>وجودی>رفتاری (به تصویر صفحه مراجعه شود) نمودار 1 نمودار دایرهای کتب درسی درآمدی بر روانشناسی دین-روانشناسی فردی در ادامه این فصل برای هریک از سؤالات پژوهش فرضهای آماری مطرح و با استفاده از آزمون خیدو به بیان تفاوتهای موجود پرداخته و درنهایت نیز نمودارهای مقایسهای میان هریک از فرایندها در گرایشهای مختلف بررسی و تجزیه و تحلیل شدهاند.
اما تفاوت معنادار موجود میان توزیع درصد فراوانی فرایندها در کتابهای درسی و غیردرسی دو رشته علوم انسانی و علوم پایه حاکی از آن است که فرایندهای انتخاب شده در متن کتابهای مربوط به دو رشته مذکور کاملا متفاوتاند همانطور که در فصل دوم در بحث ملاحظات نظری نیز ذکر شد انتخاب هر فرایند با توجه به معنی و هدفی که گوینده قصد بیان آن را دارد صورت میگیرد.
از سوی دیگر شاید بتوان چنین پیشبینی کرد که باتوجه به ماهیت و هدف دو گرایش انتخاب شده در شاخه علوم انسانی(روانشناسی و علوم سیاسی)طبیعتا باید میزان توزیع درصد فراوانیهای افعال و فرایندهای حسی،ادراکی،شناختی،منطقی و بیانی دراین متون بیشتر باشد که نتایج بهدست آمده از پژوهش نیز مؤید این امر است."