خلاصه ماشینی:
"عجیب این است که دولتین روس و انگلیس،در سال 7091 خودسرانه با هم دربارهء ایرای قرارداد بسته و این کشور را به مناطق نفوذ خویش تقسیم کرده بودند،بعد هم از دولت ایران میخواستند این قرارداد غیر قانونی را محترم شمرده و تصدیق کند!بیجهت نیست زمانی که قرارداد 7091 آشکار شد،به نظر امریکاییها، مسئله بدان معنا میمانست که«دو نفر دزد برای چاپیدن خانهء شخصی،متحد شده،شراکتنامه نوشته،بعد با کمال جسارت و بیحیایی نزد صاحبخانه رفته اظهار دارند که ما پیش خود همچو قرارداد و عهدی بستهایم، حال تو نیز آن را تصدیق و امضا نما تا مشروع بوده باشد»!ر.
1 اقدام روسها به کاندیدا تراشی برای حکومت ایران در زمان قاجار،سابقهای دیرینه دارد و اسناد و مدارک تاریخی نشان میدهد که ژنرال یرملوف(فرمانده کل قوای مهاجم روس در جنگ با ایران در زمان فتحعلی شاه)به منظور برداشتن عباس میرزا(حاکم آذربایجان و فرمانده کل قوای ایران در جنگ با ارتش تزار)از سر راه خویش و هموار ساختن راه سیطره بر قفقاز،با برادر و رقیب بلند پرواز عباس میرزا یعنی شاهزاده محمد علی میرزا دولتشاه،حاکم وقت کرمانشاه،مخفیانه وارد گفتوگو شد و با تحریک حس جاهطلبی محمد علی میرزا و دادن وعدهء کمک نظامی به او جهت رسیدن به سلطنت پس از مرگ فتحعلی شاه،کوشید از سنگ وی برای شکستن عباس میرزا بهره جوید،که البته نقشهء او،به دلایلی،با موافقت دربار تزار،روبهرو نشد2و دستگاه تزاری، بعدا برای استقرار و استحکام پایههای نفوذ خود در دربار ایران،گفتوگوهایی را با خود عباس میرزا و پسر وی(محمد شاه)پیش برد که بازتاب آن را به صورت تضمین سلطنت در خاندان عباس میرزا از سوی تزار در عهدنامهء ترکمنچای میبینیم3و شاید حوادثی چون عزل و قتل قائم مقام فراهانی در زمان محمد شاه نیز با این موضوع، بیارتباط نبوده است."