چکیده:
یکی از ادله ای که مسئله تناسخ را در دوره جدید تایید می کند، وجود افرادی است که مدعی اند از زندگی پیشین خود خاطراتی دارند. در تحقیقات مشخص شده است تعداد زیادی از این افراد دچار توهم اند، یا احتمال فریبکاری آنان وجود دارد؛ اما ادعای بیش از سی نفر مورد توجه قرار گرفته است. برای تکیه بر خاطرات این افراد به عنوان دلیلی بر تناسخ، باید معیار وحدت هویت شخصی را صرف خاطرات بگیریم؛ اما این معیار اولا به شروطی مانند واقعی بودن خاطرات بستگی دارد و ثانیا به وجود شاهدی که واقعی بودن آن خاطرات را تایید کند. وجود این شاهدان می تواند احتمال اینکه در ارتباط مستقیم یا غیر مستقیم، این اطلاعات را از آنان گرفته باشد وجود دارد.
One reason for reincarnation in modern age consists in the sayings of those who claim to have memories of their own preceding life. The research findings have proved that many
of the claimers are in illusions or intend to trick people. The claims of thirty people، however، have attracted the attentions of researchers. Relying on the memories as reason for incarnation makes it necessary to consider memories as a standard for one`s unity of responsibility. The standard، however، needs to some grounds like the actuality of
memories، and some evidence to show their reality. Given such evidences، it is probable for them to have taken the information directly or indirectly.
خلاصه ماشینی:
"333) بررسی اشکال:دو اشکال بر این مطلب وارد است: اول اینکه اصل این مطلب،درست به نظر نمیرسد فقط در صورتی میتوان از آن سخن چنین نتیجهای را استنتاج کرد که بین جسم در زمان t 1 و جسم در زمان t 2 تباین و اختلاف باشد؛و گر نه اگر نوعی اتصال بین دو جسم وجود داشته باشد،میتوان گفت هرچند جسم قبلی از بین رفته و جسم جدید جای آن را گرفته است،اما این جابجایی به تدریج بوده و اطلاعات سلولی به سلول جدید منتقل شده است؛بدون اینکه برای استمرار این اطلاعات،به موجودی مستقل به نام«روح»نیازمند باشیم.
مگر اینکه این شخص خاطراتی را نقل کند که فقط بین خود او و شاهد صدق او گذشته باشد،که در این صورت اولا دایره خاطراتی که میتواند مؤید باشد خیلی محدود میشود؛ثانیا به دلیل اینکه امر خارق العادهای است باید ادله و شاهدها بسیار بیشتر از معمول باشد تا بتوان بر آن تکیه کرد؛در غیر این صورت،خاطرات از حجیت میافتد و برای دیگران قابل اطمینان نخواهد بود.
در صورتی که تکیه بر خاطرات برای نشان دادن این همانی به صورت معمولی رخ دهد، مانند معمول مواردی که ما با آن مواجهیم،که با تداوم نسبی خصوصیات جسمانی همراه است،مشکل چندانی ندارد؛اما اگر به صورت غیر معمول باشد،همان طور که در مورد افراد مدعی تناسخ دیده میشود،چون امری غیر عادی است که شخص در جسم دیگری همان خاطرات را به یاد آورد اولا با مبنای بعضی از معتقدین به تناسخ که به استقلال روح باور ندارند،هماهنگ نیست؛زیرا این خاطرات باید بر محملی حمل شود که مستقل از جسم است،و ثانیا باید با ادله بسیاری قوی،واقعی بودن این خاطرات تأیید شود و احتمال اینکه شخص این اطلاعات را از کس دیگری دریافت کرده باشد،منتفی شود."