چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی این موضوع است که با وجود میل فطری بشر به دانستن، و نیز توجه و بیداری، رویگردانی، نفرت، بیرغبتی یا حتی بیاعتنایی برخی انسانها چگونه قابل توجیه است. این مبحث، از منظرهای گوناگون از حیطه روانشناسی، جامعهشناسی و فلسفی درخور بررسی است، اما در این پژوهش، بیش از هر چیز، دریافت پاسخ از آموزههای دینی درکانون توجه بوده است. تکیه بر منطق تفکر، استفاده از آیات و روایات و راهبردهای توصیفی و تحلیلی، شاکلة اصلی روش پژوهش یا دستیابی به دادههاست. یافتههای تحقیق نشان میدهد که اموری از قبیل: روش تربیتی افراد، برداشت ناصواب از سود و زیان علوم، اکتفا به گمان، محبت یا نفرت افراطی نسبت به موضوع علمی خاص، خودفریبی، تعصب کور، ظاهربینی و تکبر بهعنوان علل احتمالی فرار از دانایی و ترجیح غفلتزدگی بهحساب میآید.
خلاصه ماشینی:
"اکنون سؤال این است که چرا برخی انسانها به اندازهای دگرگون میشوند که از درک واقعیت تنفر پیدا کرده، از آن میگریزند، به آن رغبت نشان نمیدهند یا آنکه در عین دارابودن، حاضر نیستند داشتههای علمی یا عقلانی خود را مورد توجه قرار دهند.
برای حصول تصوری روشنتر از این افراد، در نظر بگیرید کسانی را که در محیطی رشد میکنند که از گوشهگوشة آن فریاد توحید بلند است، اما بهدلیل محصور ماندن در غار درونی خویش، با دین و توحید چنان بیگانهاند که گویی نامی از دین به گوش آنان نرسیده است و حتی با سادهترین مباحث دینی بیگانهاند و اگر احیانا با محیط و شرایطی دینی برخورد کنند فرار را برقرار ترجیح میدهند.
اینکه فلان برج چند کیلو وزن دارد یا فلان دریاچه در کدام منطقه قرار دارد یا در جنگل آمازون چه نوع گیاهانی موجود است، اطلاعاتی نیست که ندانستن آن نقصان باشد؛ اما مشکل اینجاستکه گاهی علوم حقیقی که با سرنوشت دنیا و آخرت انسانها مرتبط است مورد بیتوجهی قرار میگیرد؛ به بیان دیگر، برخی آدمیان از فراگرفتن پاسخ سؤالات اساسی زندگی، مانند مبدأ، چرایی زندگی و معاد طفره میروند؛ سؤالاتی که بدون پاسخ به آنها زندگی انسانی معنا پیدا نمیکند.
ج. اکتفا به گمان: همانگونهکه از بخش انتهایی آیة هفتاد و هشت سورة بقره برمیآید، گاهی طفره رفتن انسانها از درک و دانایی، بهدلیل اکتفا کردن به ظن، و دلبستگی آنان به گمان و پندار است؛ امری که در آیاتی بدان اشاره و حتی تصریح شده است: «و اگر از اکثر کسانی که در روی زمین هستند اطاعت کنی تو را از راه خدا گمراه میکنند."