چکیده:
در این تحقیق، یکی از بهترین روش های تربیتی، یعنی روش الگویی مورد بررسی قرار گرفته است. این روش در رفتار انبیای اولوا العزم در برابر خداوند منان به هنگام گفت و گو، درخواست و دعا به پیشگاه حضرت حق مورد دقت قرار گرفته است تا همه بهترین سبک گفت و گو، بهترین نوع سخن در برابر خدا را از این الگوهای معصوم( درس بگیرند. در ابتدا، ضمن بحث کوتاهی در باره الگو، به ادب حضرت نوح(، ابراهیم(، موسی(، عیسی( و ادب حضرت محمد( پرداخته ایم. با روش تحلیل محتوا، نوع خطاب، افعال قابل استناد به خدا، خواسته های اصلی و عناوین برگزیده برای هر دعا، در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"وقتی حضرت نوح( پاسخ خداوند منان را شنید، پیش از آن که حاجت خود را بیان کند، با نهایت ادب در مقام توبه، که در حقیقت شکرگزاری از تأدیب الهی است، عرض کرد: «پناه میبرم به تو از این که درخواستی کنم که بدان علم ندارم»(هود: 47).
قرآن کریم صحنه را این گونه ترسیم میکند: پس موسی پر از خشم و اسف به قوم خود بازگشت و گفت: ای مردم آیا نبود که پروردگارتان وعده نکویی به شما داد؟ آیا مدت مفارقتم از شما طول کشید یا خواستید غضبی از پروردگارتان را به جان خود بخرید که چنین ناروا عهد مرا شکستید؟ (طه: 86) چنان که از سیاق آیات پیدا است، حضرت در مراجعت خود از کوه طور به سوی قوم خود، با اینکه سرشار از غیظ و غضب بود، ولی در توجه دادن آنان به پروردگار، رعایت ادب نمود؛ چون گفت: «الم یعدکم ربکم».
ادب دیگر این است که انسان تنها نعمتهای حقیقتی و پایدار را، که سرآمد آنها «حکم» یعنی شریعت و پیوستن به صالحان و نام نیک در میان آیندگان است، از خدای منان درخواست نماید؛ چرا که درخواستها اگر به امور کم ارزش منحصر شود، مقام درخواست شونده نیز به همان تناسب به چشم میآید.
ادب دیگر این است که گرچه همه امور به دست خدا است، اما کارها و حالتهایی که همانند بیماری و فقر برای انسان مطلوب نیست، به خود نسبت دهد و کارهای مطلوب را به خداوند، همان گونه که حضرت ابراهیم( این ادب را مراعات نمود و مرض را به خود نسبت داد و گفت: وقتی که مریض میشوم، او شفایم میدهد تا نشان دهد از خدای متعال جز جمیل صادر نمیشود."