چکیده:
انسان مؤمن همواره باید دارای امید صادق باشد: از یکسو، امید و یقین به الطاف الهی و خیر او داشته باشد و از سوی دیگر همه همت و تلاش خویش را برای نیل بدان به کار گیرد. هرچند درخواست آمرزش گناهان و نجات از عذاب الهی از خدای متعال باید برای ما مهم باشد، اما این نباید همه مقصود ما باشد. از اینرو، باور به اینکه توجه خاص الهی شامل حال بندگان مؤمن خداست و نیز این نکته که مقام بندگی و عبودیت بالاترین مرتبه کمال است، اقتضا میکند هرگز به درخواستهای ناچیز دنیایی بسنده نکنیم. این نوشتار، باور به نظام حکیمانه الهی و نقش آن در اطمینان قلبی و آرامش روانی را به بحث گذاشته و کارکرد آن را در هدایت و رستگاری و نیز تحمل مصائب توضیح میدهد
خلاصه ماشینی:
"توجه خاص خدا به بندگان مؤمن خویش در ادامه مناجات، حضرت علاوه بر درخواستهای دنیوی، درخواستهای معنوی و اخروی و مقامات الهی را مطرح میکنند و در فرازی از آن مناجات، مقامات عالی معنوی و اخروی را از خداوند درخواست میکنند و میفرمایند: «کیف انساک ولم تزل ذاکری وکیف ألهو عنک وانت مراقبی، الهی بذیل کرمک اغلقت یدی ولنیل عطایاک بسطت املی فاخلصنی بخالصة توحیدک واجعلنی من صفوة عبیدک»؛ [خدایا،] چگونه تو را فراموش کنم در حالی که تو همیشه به یاد من هستی؟ و چگونه من به خود سرگرم شوم و از تو غافل گردم در حالی که تو همواره مراقب من هستی؟ خدایا، دستم را به دامن لطف و کرم تو آویختهام و برای بهرهمندی از عنایات و بخششهای تو دست امید و آرزویم را گشودهام.
این ناراحتیها و نگرانیها وقتی از بین میرود که ایمان به خدا در دل رسوخ یابد و انسان تسلیم مقدرات الهی گردد و یقین کند که همه امور در دایره قضا و قدر الهی و با اراده و مشیت حکیمانه خداوند انجام میپذیرد؛ چنانکه خداوند فرمود: «ما أصاب من مصیبة فی الأرض ولا فی أنفسکم إلا فی کتاب من قبل أن نبرأها إن ذلک علی الله یسیر لکیلا تأسوا علی ما فاتکم ولا تفرحوا بما آتاکم والله لا یحب کل مختال فخور» (حدید: 22ـ23)؛ هیچ مصیبتی در زمین [چون تنگدستی و سختی و قحطی ]و نه در جانهایتان [چون بیماری و اندوه ]نرسد، مگر پیش از آنکه آن را پدید آوریم در کتابی [نوشته شده ]است؛ این بر خدا آسان است؛ تا بر آنچه از دست شما رفت اندوه مخورید و بدانچه به شما داد شادمان نشوید، و خدا هیچ گردنکش خودستا را دوست ندارد."