چکیده:
سقراط نامی است که با حکمت پیوند جاودانی یافته است. در اهمیت سقراط همین بس که او استاد محبوب افلاطون است. افلاطون کسی است که فیلسوفی همچون وایتهد دربارهاش میگوید: تمامی فلسفه غرب چیزی جز تعلیقاتی بر فلسفه او نیست. ارسطو نیز که به «فیلسوف مطلق» شهرت دارد و فلسفه اسلامی و غربی وامدار اویند، شاگرد باواسطه سقراط است. جایگاه سقراط در حکمت و فضیلت تا جایی است که برخی او را پیامبر پنداشتهاند. اینکه سقراط آموزگار فرزانگی است، قولی است که جملگی برآنند. هدف این پژوهش اجمالی، آگاهی از حیات و آشنایی با شیوه تفکر سقراطی و نقش او در گسترش فرزانگی است. با تأمل در آثار بر جای مانده حاوی حکمت سقراطی و تحلیل آنها، خواهیم یافت که سقراط فقط مرد اندیشه نبود، بلکه حکمت و فضیلت را به عنوان عناصر جداییناپذیر در وجود خویش جمع کرده بود. او با ابداع روش استقرایی ویژهاش و جستوجوی خستگیناپذیرش در نیل به ذات و حقیقت اشیا، تفکر فلسفی را در مسیر راستینش قرار داد.
خلاصه ماشینی:
"اما برای فهم این موضوع، ناگزیر به تأمل در پرسشهای زیر هستیم: از حیات سقراط چه میدانیم؟ سقراط برای کشف حقیقت از چه شیوهای استفاده میکرد؟ او در تفکر فلسفی خود به چه موضوعاتی اولویت میداد؟ سهم سقراط در تفکر فلسفی چیست؟ و سرانجام، راز ماندگاری سقراط در چیست؟ غرض راقم این نوشتار از طرح حکمت سقراطی، نه پرداختن به بخشی از تاریخ فلسفه، بلکه از آنروی است که سقراط میتواند برای دانشجویان فلسفه الگویی از خردورزی و فضیلتمندی باشد.
وقتی از دوست خود خرفون 17 شنید که هاتفدلفی گفته است: سقراط خردمندترین مردمان است، پس از مدتی تفکر، آن را چنین تعبیر کرد: این بدان معنا نیست که سقراط بسیار میداند و یا حتی بیش از دیگران میداند، بلکه بدین معناست که او به جهل خود علم دارد.
از اینرو، تا جان در بدن دارم از جستوجوی دانش و آگاه ساختن شما به آنچه باید بدانید دست برنخواهم داشت و هرگاه یکی از شما را ببینم به عادت پیشین خواهم گفت: ای مرد، با آنکه اهل آتن هستی، یعنی شهری که به دانش و نیرو مشهورترین شهر جهان است، چگونه شرم نداری از اینکه شب و روز در اندیشه سیم و زر و شهرت و جاه باشی، ولی در راه دانش و بهتر ساختن روح خود گامی برنداری؟» 23 توجه به خلق نیکو، زهد، حالات معنوی و بیاعتنایی او نسبت به مرگ از یک سو، و حکمت اخلاقی و الهی او از سوی دیگر، موجب گردیده که برخی برای او نوعی نبوت قایل گردند."