چکیده:
به عقیدهء بسییار از محققان،شعر کمتر شاعری به اندازهء نظامی و خاقانی دچار تحریف و تصحیف شده است و علت آن نیز توجه بیش از اندازهء عموم مردم به شعر آنها-بیشتر در مورد نظامی-و دیگر،دشواری شعر آنهاست که گاهی، کاتبان نسخ هنگامی که با واژهها و ترکیبهای غریب و پیچیدهء آنها مواجه شدهاند،جای این ترکیبها و واژههای نامأنوس را با واژهها و ترکیبهایی که به نظر آنها رسیده و با آن آشنایی داشتهاند و معنی و مفهوم آن را نیز میفهمیدهاند،عوض کردهاند؛به همین سبب است که در برخی موارد،شارحان و حتی فرهنگنویسان با برخی ترکیبات در شعر قدما مواجه میشوند که از گزارش معنی و مفهوم آن ترکیبها،فرومیمانند. آنچه در این مقاله از نظر خوانندگان میگذرد،تصحیح تصحیفی مشابه در سه بیت مختلف از خمسهء نظامی است که این تصحیفها،تا حدودی در شعر نظامی و حتی دیوان خاقانی فراگیر است.همچنین به شرح چند بیت از خمسهء نظامی که بنوعی با ترنج و نارنج مرتبط است،پرداخته شده است.
According to many researchers، there are no poets like Khaghani and Nezami whose poetry has been distorted and changed. The reasons for this matter are extensive attention of people to their poetry -especially Nezami’s- and the difficulty of their poetry. In some cases، facing with exotic and complex compounds، the script-writers replaced such compounds with more familiar ones that they themselves knew their meaning. For this reason، there are a number of compounds in the poems of past writers whose meanings cannot be explained by commentators and lexicographers، This article tries to propose a correction of a similar distortion in three lines of Nezami’s Khamse which is prevalent in Nezami’s poetry and even Khghani’s Divan. It also comments on some lines of Nezami’s Khamse which are، somehow، related to Toranj and Naranj.
خلاصه ماشینی:
بهار 0931،ص 23-12 تصحیح و تحلیل یک تصحیف در سه بیت از مخزن الأسرار و اقبالنامهء نظامی دکتر محسن ذو الفقاری*مجید منصوری** چکیده به عقیدهء بسییار از محققان،شعر کمتر شاعری به اندازهء نظامی و خاقانی دچار تحریف و تصحیف شده است و علت آن نیز توجه بیش از اندازهء عموم مردم به شعر آنها-بیشتر در مورد نظامی-و دیگر،دشواری شعر آنهاست که گاهی، کاتبان نسخ هنگامی که با واژهها و ترکیبهای غریب و پیچیدهء آنها مواجه شدهاند،جای این ترکیبها و واژههای نامأنوس را با واژهها و ترکیبهایی که به نظر آنها رسیده و با آن آشنایی داشتهاند و معنی و مفهوم آن را نیز میفهمیدهاند،عوض کردهاند؛به همین سبب است که در برخی موارد،شارحان و حتی فرهنگنویسان با برخی ترکیبات در شعر قدما مواجه میشوند که از گزارش معنی و مفهوم آن ترکیبها،فرومیمانند.
«نارنج گون»بودن صفت چرخ و گنبد فلک و حقهء آسمان است،خاقانی گوید: هنوزم عقل چون طفلان سر بازیچه میدارد که این نارنج گون حقه به بازی کرد حیرانش (خاقانی،8731:012) این گنبد نارنج گون بازیچه دارد ز اندرون ز آه سحرگاهش کنون رو سنگباران تازه کن (همان،354) رنگ و بازیچه است کار گنبد نارنج رنگ چند کوشم کز بروتم نگذرد صفرای من5 (همان،023) چرخ نارنج صفت شیشهء کافور شود که ز انفاس مریدان دم سرما بینند (همان،79) مجیر الدین بیلقانی گوید: شیشهسان بر سنگ ازان زد گنبد نارنج رنگ کز صفت چون شیشه روشنروی و تاری گوهرند (بیلقانی،8531:17) البته این دو واژه در شعر خاقانی نیز از تصحیف مصون نماندهاند و در بسیاری از موارد-بیشتر در تصحیح سجادی هرگاه در متن«نارنج»آمده،در حاشیه«بازیچه یا بازیچ»دیده میشود و بالعکس؛برای نمونه به این بیت خاقانی توجه شود: چرخ بازیچه گون چو بازیچه در کف هفت طفل جان شکر است (خاقانی،8731:56) در این بیت خاقانی«چرخ بازیچه گون»،تصحیف«چرخ نارنج گون»است که خاقانی با توجه به رسم الخط زمان خود قصد داشته بین«نارنج»و«بازیچ»صنعت جناس مصحف برسازد.