چکیده:
روزهای گرم به خاطر خدا فعالیت میکنند و آنگاه از من میخواهند که آنها (ایرانیان)را طرد کنم!!به خدایی قسم که دانه را شکافت و آدمی را آفرید از رسول خدا صلی الله علیه و اله شنیدم که فرمود:به خدا همچنانکه شما ایرانیان را به خاطر کفر با شمشیر به خاطر کفر خواهید زد،بعد ایرانیان شما را با شمشیر به خاطر اسلام خواهند زد تا مسلمانیتان راست گردانند.این گونه تکریمها از ایرانیان، نشانگر عظمت آنان در گسترهی تاریخی است. ایرانیان در دو قرن اولیه(که به اشتباه به دو قرن سکوت دربارهی آنان یاد شده)دو قرن حماسه و تلاش داشتهاند.در این دو قرن بود که زمینههای گرایش هوشمندانه به اسلام قوت یافت.ایرانیان به قدری به اسلام جذب شدند که بزرگان علم در تاریخ سدههای اولیه،زبان عربی را برگزیدند و القاب عربی برای خود انتخاب کردند.در جغرافیای سیاسی شیعه،رد پای آل بویه را مینگریم که با چه حرص و ولعی به اسلام گرایش یافتهاند و در بالنده کردن آن کوشیدهاند.اینها قلمروهای مطالعاتی بدیعی را پیش روی ما مینهد.ایرانیان با داشتن خط فکری خاص خود فرهنگ عرب و اسلام را مطالعه میکنند و قسمت سازگار فرهنگ عرب با اسلام را میپذیرند و قسمت ناسازگار را حذف میکنند.پاسداری از اهل بیت علیهم السلام و فرهنگ عاشورا و فرهنگ امامت و انتظار،مسأله مهمی است،ایرانیان،فرهنگ اسلامی را میپرورانند.اهل بیت را پاس میدارند.ظلم را برنمیتابند،به گونهای که ایران،مأمن و پناهگاه سادات علوی و رضوی و حسینی میشود. اسلام ناب،خود را وامدار ایرانیان میداند.ایرانیان بسیاری از موضوعات تاریخی را رقم میزنند و سفرنامهنویسان که به بلاد اسلامی میروند،ایران را نقطه ثقل دیدارها و فعالیتهای خود میدانند و در این اواخر،انقلاب عظیم اسلامی ایران،گویاترین سند بر این واقعیت است.این مسألهای کلیدی است که ایرانیان،در ماندگاری فرهنگ تشیع،چه سهمی داشته و چه نقشی آفریدهاند.این مسأله از جهتی که اکثریت شیعه در ایران تمرکز دارند بسیار مهم است.علی علیه السلام در پاسخ به گزافهگویی اشعث کندی که دربارهی ایرانیان اعتراض کرده بود،به آنها فرمود:این شکمگندهها خودشان روزها در بستر نرم استراحت میکنند و آنها(ایرانیان)
خلاصه ماشینی:
"اگر کسی بخواهد در این زمینه کار کند،به یک مطلب پی خواهد برد و آن اینکه این دو قرن را نباید دو قرن سکوت نام نهاد،بلکه دو قرن حماسه و تلاش بوده است(زرینکوب،2631،381)و باعث شده که ایرانیان به اصیلترین مبانی دین نزدیک شوند و گرایشی عمیق به تشیع و شیعهگری پیدا نمایند.
این خیلی مهم است که با این جدایی به عنوان یک دشمن هم نگاه نمیکند،بلکه از جنبه اینکه میخواهد خودش،یافتههای اسلامی را غنا ببخشد(مطهری،2631، 401)،تا میرسد به حکومت آل بویه که میآیند در ایران مستقر میشوند،هر چه که میگذرد جغرافیای شیعه را وسعت بیشتری میبخشد و همین مرحلهی تاریخ است که به نام Persian پرشین مطرح میشود.
چطور میشود فرهنگی بیاید،ایرانی جذب آن بشود و بعد هم بفهمد که باید به منبع فکر اسلام شیعی متصل شود و با شوری عاطفی و باطنی به این منبع گرایش یابد،چنانکه تجلیات این شور عاطفی و باطنی مقدس را در گرایش به امامان،خصوصا امام حسین علیه السلام و ائمه علیهم السلام نشان بدهد؟این مسأله مهم است که بررسی شود،چه چیز در ایرانی وجود داشته که به این شکل درآمده است.
این قضیه مسکوت مانده است و جریان بالندگی اسلام به دست ایرانیان، پس از آن دو قرن حماسه،دقیقا مدلی ابراهیمی است و ایرانیان از مدل حضرت ابراهیم علیه السلام بهره برده و استفاده نمودند و در واقع بتهای فکری فراوانی را شکستند و گمشدهی خود را در آیین جدید یافته و آن را کحل البصر و سرمهی چشم خود نهادند(مطهری،2631،801)،چنانکه حضرت ابراهیم علیه السلام،به ایجاد تشکیک در دل آنها میپردازد تا مبنایی برای گرایش آنها به توحید باشد."