چکیده:
باتوجه به ضرورت و اهمیت کارآفرینی در رشد و توسعه اقتصادی کشورها،امروزه آمادهکردن زیرساختهای کارآفرینی و آموزش آن یکی از موضوعات مهم برا کشورها است.در این مقاله سعی شده است تا پیشنیازها و مشکلات آموزش کارآفرینی در کشور بیان گردد.باتوجه به مطالعات انجام شده در اکثر کشورها،برنامههای آموزش کارآفرینی به وسیله دانشگاهها و همچنین نهادهای دولتی و غیردولتی برای عامه مردم برگزار میشود.اما به دلیل ماهیت متفاوت آموزش کارآفرینی با آموزش آکادمیک،نوع برنامههای آموزشی در کشورهای مختلف،با یکدیگر متفاوت است.اما قبل از آموزش افراد،باید مؤلفهها و زیرساختهایی را نیز آماده کرد تا اثربخشی دورهها به حداکثر برسد.از جمله این مؤلفهها؛ ارزشها و باورهای حاکم بر جامعه،تناسب ساختارها با ارزشهای جامعه و اطلاعات در دسترس همگان در جامعه است. باتوجه به بررسیهای انجام شده به نظر میرد این مولفهها در کشور ما در حد انتظار نیستند.بهطوری که محتوا، مدرسان و نوع آموزش این دورهها انتظارات را برآورده نکرده است.بنابراین لازم است اصلاحاتی در این زمینه صورت گیرد و نقش دانشگاه در تربیت کارآفرین پررنگتر گردیده و دانشگاههای کشور برنامههای منسجم تری برای این منظور تدارک ببینند.
خلاصه ماشینی:
"1چگونه کارآفرینی را اثربخش تدریس کنیم؟اجزا و عوامل موفقیت در کارآفرینی چیست؟ مولفهها یا پیشنیازهای توسعه پایدار بر مبنای کارآفرینی اگر گفته میشود کارآفرینان موتور محرک توسعه ملی یا پیشتاز توسعه هستند،یعنی آنان میتوانند روندهای اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی نظام تحت پوشش خود را با تعاملات بیرونی هماهنگ کنند و از فرصتها بهرهبرداری کرده و کسب و کار و فضای جدید خلق کنند،البته این کار پیشنیازهایی لازم دارد که به قرار زیرند: *ارزشها و باورهای حاکم بر جامعه:اگر نظام ارزشی و اعتقادی جامعه رقابتپذیر،مشارکتجو،اهل تعاون و اهل حرمت به انسان باشد،طبیعی است که فضای مستعد برای کارآفرینی به وجود آمده است،بنابراین پیشنیاز اول،ارزشها و باورها است.
دولت میتواند با توجه به موارد ذکر شده و همچنین با فرهنگسازی و ترویج روحیه کارآفرینی،اصلاحات ساختاری و نهادسازی،ایجاد مؤسسات آموزشی دولتی و خصوصی،راهاندازی کسب و کار با ارائه تسهیلات به کارآفرینان جدید،تأمین مالی دراز مدت با بهرهگیری از وامهای مؤسسات وامدهنده،بیمه شدن اعتبارات صدور کالا،تشکیل صندوقی برای فعالیتهای خاص،دسترسی به اطلاعات لازم برای شناخت بازار،توسعه منابع انسانی از طریق کسب آموزش،نوآوری و فناوری،توسعه مدیریت بهینه،تشویق کار منطقی،حمایت از کیفیت از طریق افزایش آگاهیها در زمینه محیط زیست،دسترسی به بازار،گسترش کارهای تبلیغاتی برای شناساندن محصولات و خدمات،پدید آودن امکانات لازم برای دستبابی به بازارهای خارجی،بهرهگیری از شیوههای مشارکت در کسب و کار،ایجاد زیرساختهای سختافزاری(مانند زمین صنعتی)و زیرساختهای نرمافزاری(مانند سیستم کامپیوتر) و دیگر امکانات لازم در این زمینه که کشورهای دیگر از جمله مالزی انجام دادهاند،کشور را به سمت توسعه بر مبنای کارآفرینی سوق دهد."