چکیده:
به رغم فراوانی متون کهن جغرافیای تاریخی در میان ایرانیان و با وجود آن که در دهه های اخیر درسی با عنوان «جغرافیای تاریخی» در دانشگاه های کشور تدریس می شود و پژوهشگرانی به پژوهش و مطالعه در این زمینه اشتغال دارند، مفهوم و مصداق این دانش بین رشته ای، همچنان دچار ابهام و گاه آمیختگی با دیگر علوم چون باستان شناسی و تاریخ محلی است. بر این اساس در مقاله حاضر پس از بررسی تعاریف، سابقه تدریس و شیوه آن و پژوهش های صورت گرفته، به مسائل و مشکلات مربوط به تدریس و پژوهش این دانش در ایران خواهیم پرداخت و راه حل هایی برای برون رفت از تنگناهای آن ارائه خواهیم کرد.
In spite of a great number of ancient historical geography texts among Iranian and although in the recent decades، a course under the title of “historical geography” is taught in the universities of Iran and some researchers are engaged in this regard، the concept and meaning of this multidisciplinary knowledge is still suffering from vagueness and is mixed with the other sciences such as archeology and local history.
So in the present article، after the investigation of definitions، the record of teaching، its methods and the researches done in this regard، we will investigate the issues related to the teaching and study of this science in Iran، and will offer some solutions to get released from its difficulties.
خلاصه ماشینی:
"در «مشخصات کلی، برنامه درسی و سرفصل» دوره کارشناسی رشته تاریخ و تمدن ملل اسلامی، مصوب جلسه 15/9/1384 شورای برنامهریزی وزارت علوم که طراحی گروه مزبور در دانشگاه تهران است و اکنون در برخی دانشگاهها چون فردوسی مشهد، الزهراء، قزوین، زنجان و تربیت معلم آذربایجان و ناگزیر برخی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی اجرا میگردد، به شش واحد درسی بر میخوریم؛ در دو واحد نخست، «جغرافیا نگاری در اسلام» 156 بدون پرداختن به مفهوم، تعریف، و موضوع، هدف و رویکرد و مسائل خاص تدریس جغرافیای تاریخی، تنها به ذکر تاریخچه جغرافیا در میان مسلمانان و ملل پیش از آنان پرداخته شده است 157 آن گاه در دو درس دو واحدی با عنوان «جغرافیای تاریخی جهان اسلام 1 و 2»، ضمن ارائه مطالب پراکنده جغرافیایی، غالبا مباحثی در تاریخ محلی ارائه گردیده است.
213 اگر بخواهیم این مطلب را با زبان تاریخ توضیح دهیم، باید اشاره کنیم در حوزه جدید تاریخ اجتماعی ـ فرهنگی که توجه آن به موضوع مردم و نه سلاطین و حکام است و به سادگی میتوان آن را تاریخ از پایین 214 خواند، 215 آیا جغرافیای تاریخی نمیتواند برای مورخان اجتماعی ـ فرهنگی توضیح دهد، چرا آدمیان مکانهایی خاص را برای سکونتگاه خویش برگزیدهاند؟ و اینکه چرا در مناطق جغرافیایی به خصوصی ساختارهایی خاص از تفکر، زندگی، آداب و رسوم، سیاست و اقتصاد به منصه ظهور رسیده است؟ 216 و آیا جغرافیدانان که کمتر از مورخان در دربارها ساکن بوده و بیشتر با مردمان عادی ارتباط داشتهاند، هر چه بهتر اینها را لمس و درک نکردهاند؟ نتیجه به نظر میرسد وجود ابهاماتی در موضوع، روش و هدف جغرافیای تاریخی باعث شده تدریس و پژوهش این دانش بین رشتهای (تاریخ و جغرافیا) در ایران گرفتار ابهامات و اشکالاتی گردد."