خلاصه ماشینی:
"در یکی از توقفگاههای خودرویی یکی از شهرستآنها که عمدتا خودروهایی توقیفی توسط نیروی انتظامی نگهداری میشده و یکنفر نگهبان مسلح عهدهدار نگهبانی بوده است، نگهبان پاس دوم (از ساعت 12 تا 2 بامداد) با دونفر از اهالی آن شهر تبانی کرده و در آن وقت مقرر وارد توقفگاه می شده و قطعات خودروها را باز می کرده و به فروش می رسانده اند، اتفاقا نگهبان خاطی به جای خودش دیگری را می گمارد، دزدان با اطمینان از اینکه دوستشان نگهبان است وارد محل شده و به باز کردن قطعات یک خودروی باری می پردازند نگهبان متوجه حضور آنان شده و اخطار ایست میدهد یکی از آنان متواری می شودو دیگری به سوی او حمله میکند با شلیک تیر هوایی نفر دوم نیز پا به فرار میگذارد، نگهبان طبق مقررات آییننامه پاسداری برای توقف او، او را از کمر به پایین هدف قرار میدهد که تیر به ناحیه شکم وی اصابت و موجب مرگ وی میشود، دادگاه نظامی یک به لحاظ اینکه نگهبان رعایت مقررات به کارگیری سلاح را نکرده به استناد تبصره 3 ماده 295 قانون مجازات اسلامی وی را به پرداخت دیه کامل مرد مسلمان و حبس بازدارنده محکوم کرده است، بر اثر اعتراض محکوم علیه پرونده به شعبه 31 دیوانعالی کشور ارسال می شود، هیأت شعبه با توجه به اینکه مقتول برای سرقت قطعات خودرو وارد محل ممنوعه شده عمل متهم را با مواد 59-60 آییننامه پاسداری منطبق دانسته ونگهبان را برای متوقف کردن فرد متجاوز، مجاز به تیراندازی بدون رعایت مقررات مذکوردر قانون به کارگیری سلاح، دانسته و دادنامه را نقض کرده است."